pinup

/pinup//pinup/

قابل الصاق به دیوار (توسط سنجاق و غیره)، (امریکا - عامیانه) آدم خوشگل، زن هوس انگیز، هنرپیشه ی دلربا (که عکس او را به دیوار می زنند)، هوس انگیز، زیبا و جذاب، تصویر دختر زیبا، ویژه نصب به دیوار، (با سوزن ته گرد و غیره) الصاق کردن ( pinup)

جمله های نمونه

1. a pinup lamp
چراغ دیواری (قابل اتصال به دیوار)

2. Every wall in her bedroom was covered with pin-ups of her favourite pop star.
[ترجمه شقایق] همه دیوارها در اتاق خواب او با تصاویر ستاره های پاپش پوشیده شده بودند
|
[ترجمه گوگل]تمام دیوارهای اتاق خوابش با پین آپ های ستاره پاپ مورد علاقه اش پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]هر دیواری که در اتاق خواب او بود با pin از ستاره های پاپ محبوبش پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was football's first pin-up boy.
[ترجمه گوگل]او اولین پسر پین آپ فوتبال بود
[ترجمه ترگمان] اون اولین pin فوتبال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pin-ups have been banned from the factory.
[ترجمه گوگل]پین آپ ها در کارخانه ممنوع شده است
[ترجمه ترگمان]Pin - از کارخانه منع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's becoming the thinking woman's pinup .
[ترجمه گوگل]او در حال تبدیل شدن به زن متفکر است
[ترجمه ترگمان]اون داره به pinup زن فکر می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With his perfect college-boy looks, he's the latest teenage pin-up.
[ترجمه گوگل]او با ظاهر عالی پسر دانشگاهی خود، آخرین پین آپ نوجوان است
[ترجمه ترگمان]با توجه به این که پسر perfect، آخرین pin teenage
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The picture was as flat and uncommunicative as all his pictures and seemed to be an asexual kind of pin-up.
[ترجمه گوگل]تصویر به اندازه تمام عکس های او صاف و غیرقابل ارتباط بود و به نظر یک نوع پین آپ غیرجنسی بود
[ترجمه ترگمان]تصویر مثل تمام تصاویر او صاف بود و به نظر می رسید که نوعی pin جنسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The shop's youngest fixture is a nearly-clothed pin-up.
[ترجمه گوگل]جوان‌ترین وسیله‌ی مغازه، یک پین‌آپ تقریباً پوشیده است
[ترجمه ترگمان]بچه کوچک تر مغازه یک سنجاق نسبتا پوشیده از لباس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He caught a glimpse of a pinup calendar above a dressing table, some bars of Lifebuoy soap.
[ترجمه گوگل]او نگاهی اجمالی به تقویم پین آپ بالای میز آرایش، چند تکه صابون Lifebuoy انداخت
[ترجمه ترگمان]یک چشمش به تقویم pinup افتاد که روی یک میز آرایش، چند میله صابون lifebuoy دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A pin-up was tacked to the wall with drawing pins, whereas a reproduction print was carefully framed and positioned.
[ترجمه گوگل]یک پین‌آپ با پین‌های طراحی به دیوار چسبانده شده بود، در حالی که یک چاپ بازتولید شده با دقت قاب‌بندی و قرار داده شد
[ترجمه ترگمان]یک سنجاق با نوک سنجاق به دیوار چسبیده بود، در حالی که یک چاپ تولید مثل به دقت در چارچوب قرار گرفته و قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Radios, phonographs and pinups were forbidden.
[ترجمه گوگل]رادیو، گرامافون و پین آپ ممنوع بود
[ترجمه ترگمان]گرامافون، گرامافون و گرامافون، ممنوع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That was until I saw the pin-ups on his bedroom wall.
[ترجمه گوگل]این تا زمانی بود که پین ​​آپ ها را روی دیوار اتاق خوابش دیدم
[ترجمه ترگمان]این تا زمانی بود که من اون ups رو که روی دیوار اتاق خوابش بود دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He kept no pin-up on his locker, he was never seen writing a letter of any sort, let alone a love-missive.
[ترجمه گوگل]او هیچ سناریویی روی کمد خود نداشت، هرگز دیده نشد که نامه ای از این قبیل بنویسد، چه رسد به اینکه یک پیام عاشقانه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]او هیچ سوزنی در کمدش نگه نداشت، هرگز کسی را ندیده بود که نامه ای بنویسد و به او اجازه نامه عاشقانه بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Starting in the 1940s pinup era, there were liquid silicone oil injections for breast enlargement (bad idea: leakage, inflammation, granulomas) followed, in 196 by silicone-filled implants.
[ترجمه گوگل]با شروع در دهه 1940، تزریق روغن سیلیکون مایع برای بزرگ کردن سینه (ایده بد: نشت، التهاب، گرانولوم) و سپس در سال 196 توسط ایمپلنت‌های پر از سیلیکون انجام شد
[ترجمه ترگمان]از زمان شروع دوران pinup ۱۹۴۰، تزریق نفت در سیلیکون مایع برای توسعه سینه وجود داشت (ایده بد: نشت، تورم، granulomas)بعد از آن، در سال ۱۹۶ توسط ایمپلانت های پر از سیلسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The teachers usually pin up the best work on the blackboard.
[ترجمه گوگل]معلمان معمولا بهترین کار را روی تخته سیاه سنجاق می کنند
[ترجمه ترگمان]معلمان معمولا بهترین کار را روی تخته سیاه انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The teachers usually pin up the best work on the board.
[ترجمه گوگل]معلمان معمولاً بهترین کار را روی تخته سنجاق می کنند
[ترجمه ترگمان]معلمان معمولا بهترین کار را روی عرشه انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. You pin up another one recording how many sit-ups you managed.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر را پین می‌کنید که تعداد دراز و نشست‌هایی را که مدیریت کرده‌اید ضبط می‌کند
[ترجمه ترگمان]تو یکی دیگه از اون ups که مدیریت کردی رو ضبط کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. You pin up a wall chart listing how many calories you eat each day.
[ترجمه گوگل]شما نمودار دیواری را نشان می دهید که در آن روزانه چه مقدار کالری می خورید
[ترجمه ترگمان]شما یک چارت دیواری پیدا می کنید و فهرستی از چند کالری که هر روز می خورید روی آن می گذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. We pin up quality ditties on corporate walls to enthuse staff of our good and noble intentions.
[ترجمه گوگل]ما تزیینات با کیفیت را روی دیوارهای شرکت می چسبانیم تا کارکنان را به نیت خوب و اصیل خود جلب کنیم
[ترجمه ترگمان]ما ditties با کیفیت بالا را روی دیواره ای شرکت می گذاریم تا به کارکنان خوب و شریف برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. One at a time, push each pin up with the paperclip.
[ترجمه گوگل]یکی یکی، هر سنجاق را با گیره به سمت بالا فشار دهید
[ترجمه ترگمان]یکی سر موقع، هر کدومشون رو با گیره کاغذ فشار بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The joss-stick benefit finishes saying these words then pin up a telephone and drove to go out.
[ترجمه گوگل]سود جوس استیک گفتن این کلمات را به پایان می‌رساند، سپس تلفن را پین می‌کند و برای بیرون رفتن رانندگی می‌کند
[ترجمه ترگمان]مزیت نچسب در این کلمات این است که این کلمات را می گوید و سپس گوشی را بلند می کند و رانندگی می کند تا بیرون برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. He likes to pin up photographs of film stars about his bed.
[ترجمه گوگل]او دوست دارد عکس های ستاره های فیلم را در مورد تختش سنجاق کند
[ترجمه ترگمان]او دوست دارد عکس هایی از ستاره های فیلم در مورد تختش نصب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. He liked to pin up the pictures of pop - stars the he clipped from various magazines.
[ترجمه گوگل]او دوست داشت عکس‌های ستاره‌های پاپ را که از مجلات مختلف بریده می‌شد، سنجاق کند
[ترجمه ترگمان]او دوست داشت عکس هایی از ستارگان پاپ را که از مجلات مختلف قطع کرده بود سنجاق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. We will use metal tails to pin up the outside.
[ترجمه گوگل]ما از دم های فلزی برای سنجاق کردن بیرون استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از دم فلزی برای بالا بردن بیرون استفاده خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Let's pin up the map on the wall now.
[ترجمه گوگل]حالا بیایید نقشه را روی دیوار سنجاق کنیم
[ترجمه ترگمان]همین الان نقشه رو روی دیوار نصب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Her red lipstick was smudged and she hadn't bothered to pin up her hair properly at the sides.
[ترجمه گوگل]رژ لب قرمزش لک شده بود و به خود زحمت نداده بود موهایش را درست از کناره ها سنجاق کند
[ترجمه ترگمان]ماتیک قرمز او سیاه شده بود و به خودش زحمت نداده بود که موهایش را از دو طرف درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Then Andrew made his way back to Nero, and Topaz began to pin up her hair.
[ترجمه گوگل]سپس اندرو به سمت نرو برگشت و توپاز شروع به سنجاق کردن موهای او کرد
[ترجمه ترگمان]سپس آندره راه خود را به سوی ون نر ون کشاند، و topaz موهایش را سنجاق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. To cure pit collapse with residual soil from granite, what measure can be chose is to backfill with bags of sand and infiltrate steel tube or reinforce steel bar to pin up filler.
[ترجمه گوگل]برای درمان ریزش گودال با خاک باقیمانده از گرانیت، اقدامی که می توان انتخاب کرد این است که با کیسه های ماسه پر شود و لوله فولادی نفوذ کند یا میله فولادی را برای سنجاق کردن پرکننده تقویت کنیم
[ترجمه ترگمان]برای درمان سقوط حفره با خاک باقی مانده از گرانیت، چه معیاری می تواند انتخاب شود با کیسه های شن و نفوذ به لوله فولادی یا استحکام میله فولادی برای بالا بردن پرکننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] آدم خوشگل

انگلیسی به انگلیسی

• large picture of a famous or beautiful person that is designed to be hung on the wall
a pin-up is a picture of an attractive woman or man, usually a famous actor or pop-singer, or a model wearing very few clothes.

پیشنهاد کاربران

سنجاق سر به مو زدن
پوستر حاوی عکس دختران جذاب و زیبا
He kept gawking at that pin - up

بپرس