sticker

/ˈstɪkər//ˈstɪkə/

معنی: دشنه، کاغذ خود چسب، دشنه زن
معانی دیگر: برچسب، اتیکت، آدم سمج، سر سخت، پر طاقت، (خودمانی) دشنه، چاقو (برای چاقو کشی)، (شخص یا چیز) چسبنده، چسبناک، خار، تیغ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a paper label, patch, or sign with adhesive on the back side.

(2) تعریف: one who persists, esp. by giving close regard to rules, plans, and other details.

جمله های نمونه

1. sticker price
(روی پنجره ی اتومبیل های نو) قیمت پیشنهادی سازنده

2. a price sticker
برچسب قیمت

3. There's a sticker on the rear door/window.
[ترجمه گوگل]یک برچسب روی در/پنجره عقب وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه برچسب روی در پشتی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hey, I know what, I'll get a bumper sticker printed up.
[ترجمه گوگل]هی، میدونم چیه، یه برچسب سپر چاپ میکنم
[ترجمه ترگمان]هی، من می دونم چیه، من یه برچسب bumper پرینت گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I fastened the sticker to the windscreen.
[ترجمه گوگل]برچسب را به شیشه جلو چسباندم
[ترجمه ترگمان]من برچسب را به شیشه پنجره زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A sticker on a bag caught my interest.
[ترجمه گوگل]برچسب روی یک کیف توجهم را جلب کرد
[ترجمه ترگمان]یه برچسب روی کیسه توجه منو جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Once this is well established the sticker is only awarded for passing a motion into the lavatory.
[ترجمه گوگل]هنگامی که این به خوبی ثابت شد، برچسب فقط برای عبور یک حرکت در دستشویی تعلق می گیرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این امر به خوبی تثبیت شود، برچسب فقط برای عبور دادن یک حرکت به دستشویی داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That he ought never put a bumper sticker on a new car.
[ترجمه گوگل]اینکه او هرگز نباید برچسب سپر را روی یک ماشین جدید بگذارد
[ترجمه ترگمان]که نباید برچسب سپر ماشین نو روی یه ماشین نو بذاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One of her big toes had an old sticker of scab on it behind the nail.
[ترجمه گوگل]یکی از انگشتان شست پایش یک برچسب قدیمی از دلمه روی آن در پشت ناخن داشت
[ترجمه ترگمان]یکی از انگشت های بزرگ او یک برچسب زخم کهنه روی آن گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Well, you can't really unless there's a sticker on the box or something.
[ترجمه گوگل]خوب، شما واقعا نمی توانید مگر اینکه یک برچسب روی جعبه یا چیزی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]خب، تو که نمی تونی، مگر اینکه یه برچسب روی جعبه یا یه همچین چیزی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even if you spend more and risk recurring sticker shock, the place is a good bet to tranquilize you.
[ترجمه گوگل]حتی اگر بیشتر خرج کنید و خطر شوک تکراری استیکر را داشته باشید، مکان شرط خوبی برای آرامش شماست
[ترجمه ترگمان]حتی اگر شما بیش از حد دچار شوک recurring شده باشید، این مکان یک شرط خوب برای tranquilize شما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My wife Kay recently acquired a disabled sticker for our car, and we found provision for disabled passengers greatly improved.
[ترجمه گوگل]همسرم کی اخیراً یک برچسب معلول برای ماشین ما خریداری کرده است و ما دریافتیم که شرایط برای مسافران معلول بسیار بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]همسر من کی به تازگی یک برچسب معلولیت را برای خودروی ما به دست آورده بود و ما دریافتیم که تهیه تجهیزات برای مسافران معلول تا حد زیادی بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Each shop will be identified by a window sticker and leaflets will be displayed inside the shop.
[ترجمه گوگل]هر مغازه با یک برچسب ویترین مشخص می شود و جزوات در داخل مغازه نمایش داده می شود
[ترجمه ترگمان]هر فروشگاه توسط یک برچسب پنجره شناسایی خواهد شد و در داخل فروشگاه برگه های تبلیغاتی نمایش داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In one case a price sticker was 22 months old.
[ترجمه گوگل]در یک مورد، برچسب قیمت 22 ماهه بود
[ترجمه ترگمان]در یک مورد برچسب قیمت ۲۲ ماهه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A sticker on the door informed that MasterCard and Visa were accepted, just like a restaurant.
[ترجمه گوگل]برچسبی روی در خبر می داد که مسترکارت و ویزا مانند یک رستوران پذیرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]sticker روی در مطلع شد که MasterCard و ویزا، درست مانند یک رستوران پذیرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دشنه (اسم)
dirk, poniard, stylet, bowie knife, sticker, stiletto, spit

کاغذ خود چسب (اسم)
sticker

دشنه زن (اسم)
sticker

تخصصی

[عمران و معماری] چسباننده
[نساجی] لکه آهار در چله - آهار خشکه در چله بافندگی

انگلیسی به انگلیسی

• tag, label with a coating of adhesive on its back side; one who is persistent
a sticker is a small piece of paper or plastic, with writing or a picture on it. it has glue on one side so that you can stick it onto a surface.

پیشنهاد کاربران

چاپ برگردون
معادل برچسب به انگلیسی
۱ - sticker
۲ - self - adhesive labels
👈 sticker برچسب هایی که شکل مختلفی از عکس حیوونا یا کارتون ها و … دارن و بچه ها به دفتر و کتاب و در و دیوار میچسبونن!
در فارسی خود کلمه� استیکر� معمولا برای شکلک های واتساپ و تلگرام استفاده میشه. البته در خود انگلیسی هم به این شکلک ها استیکر sticker میگن
...
[مشاهده متن کامل]

English text estickers.
Thank you stickers. استیکرهای ممنونم
Good bye stickers استیکرهای خداحافظی
Whatsapp stickers! استیکر های واتساپ
telegram stickers استیکر های تلگرام
البته شکلک های زرد رنگی که به اونا اموجی میگیم به انگلیسی میشن emoji
Whatsapp emojis ایموجی های واتساپ
👈self adhesive label
برچسب های کوچیکی برای نوشتن که اسم کتاب یا اسم خودمون یا هر چیز دیگه رو رشون می نویسیم
She put his name on book by using self - adhesives

sticker ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: چسبانقش
تعریف: در فضای مجازی، تصویری کوچک شبیه به شکلک، که از آن برای نشان دادن عواطف خاصی، مانند محبت و نفرت، می توان استفاده کرد
Mishe aya hmo bebinim?!🤨
اِستیکر: چَسبونَک، چسبنده، چَسبال
اِموجی: شکلک، وینوات
استیکر در برنامه های پیام رسان: نمادهای ایستا ( ثابت ) یا پویایی اَستند که برای بیان احساسات استفاده می شوند، اموجی هم همان کاربرد را دارد ولی یونی کد های استاندادسازی شده اند که در میان هر برنامه ی پیام رسانی میتوان آنها را کپی و فرستاد ولی استیکر ها را نمی توان.
...
[مشاهده متن کامل]

به نظر من اگر زمینه مورد استفاده شکلهایی است که در انجمن ها و اپلیکیشن ها استفاده می شود واژه �نشان� یا �نشانک� منظور را بهتر می رساند در سایر موارد معانی پیشنهادی بهتر هستند.
( برای انسان ) مصر، پیگیر، پافشار
چسبانک
شکلک
هم معنی با label, Mark, tally به معنی برچسب

بپرس