sweat equity


کار و زحمت که صرف بهسازی منزل یا محل کسب می شود، (امریکا) وابسته به خانه های متعلق به شهرداری که مجانی یا با قیمت بسیار نازل کرایه می دهند به شرط آنکه مستاجر تعمیرات لازم را خودش انجام بدهد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) the labor invested in a property, building, business, or the like that increases its worth.

جمله های نمونه

1. Couple those feelings with the sweat equity invested and you have conditions that favor continuing projects that should be stopped.
[ترجمه گوگل]این احساسات را با عرق سرمایه گذاری شده همراه کنید و شرایطی دارید که به نفع ادامه پروژه هایی است که باید متوقف شوند
[ترجمه ترگمان]این احساسات را با سرمایه sweat سرمایه گذاری کنید و شرایطی دارید که به پروژه های مستمر نیاز دارید که باید متوقف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Investors have no idea how to value sweat equity, and I now believe it's a bad idea to let them tell you how to do it.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران نمی دانند چگونه ارزش سهام عرق را ارزش گذاری کنند، و من اکنون معتقدم که این ایده بدی است که به آنها اجازه دهیم به شما بگویند چگونه این کار را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران هیچ ایده ای ندارند که چگونه ارزش خالص عرق را ارزش گذاری کنند، و اکنون اعتقاد دارم این ایده بدی است که به آن ها اجازه دهید به شما بگویند چطور این کار را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Entrepreneurs often ask me how to value the sweat equity invested in their startup.
[ترجمه گوگل]کارآفرینان اغلب از من می پرسند که چگونه ارزش سهام سرمایه گذاری شده در استارتاپ خود را ارزیابی کنم
[ترجمه ترگمان]کارآفرینان اغلب از من می پرسند که چگونه ارزش سهام سرمایهگذاری شده در زمان شروع را ارزش گذاری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Market value doesn't equal the sum of sweat equity invested by you and your partners.
[ترجمه گوگل]ارزش بازار با مجموع سهام سرمایه گذاری شده توسط شما و شرکایتان برابری نمی کند
[ترجمه ترگمان]ارزش بازار برابر با مجموع دارایی خالص سرمایه گذاری شده توسط شما و شرکای شما نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Investing time and earning sweat equity could be the path to your next job -- or even independence.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری در زمان و به دست آوردن ارزش سهام می تواند مسیر شغل بعدی شما باشد - یا حتی استقلال
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری در زمان سرمایه گذاری و بدست آوردن ارزش خالص عرق می تواند مسیر شغلی بعدی شما باشد - - یا حتی استقلال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sweat equity is just one component of early-stage valuation.
[ترجمه گوگل]ارزش سهام تنها یکی از اجزای ارزیابی اولیه است
[ترجمه ترگمان]از نظر ارزش خالص تنها یک جز از ارزیابی مرحله اولیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Every day, I am in awe of the sweat equity that my husband puts into this house, and I'm confident that the our investment will pay off in the end and make up for all his years of hard labor.
[ترجمه گوگل]هر روز، من از عرقی که شوهرم در این خانه می گذارد، می ترسم، و مطمئن هستم که سرمایه گذاری ما در نهایت نتیجه خواهد داد و تمام سال های کار سخت او را جبران خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]هر روز، من از بابت equity که همسرم وارد این خانه می شود افتخار می کنم، و مطمئنم که سرمایه گذاری ما در پایان آن را جبران خواهد کرد و برای تمام عمر کار سخت تلاش خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cost is primarily "sweat equity" -- under $000.
[ترجمه گوگل]هزینه در درجه اول "حقوق صاحبان سهام" است -- زیر 000 دلار
[ترجمه ترگمان]هزینه در درجه اول \"عدالت عرق\" است - - زیر ۰۰۰ دلار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you raise external capital, this is almost always regarded as sweat equity (meaning you don't get it back until exit time, when you sell your equity).
[ترجمه گوگل]اگر سرمایه خارجی را افزایش دهید، این تقریباً همیشه به عنوان سهام عرق تلقی می شود (به این معنی که تا زمان خروج، زمانی که سهام خود را بفروشید، آن را پس نمی گیرید)
[ترجمه ترگمان]اگر سرمایه خارجی را بالا ببرید، این تقریبا همیشه به عنوان دارایی خالص محسوب می شود (یعنی شما آن را تا زمان خروج، زمانی که دارایی خود را می فروشید)باز نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Assuming that adequate investment capital is available, how does the typical U. S. start-up access it on terms that reward fairly both the founder's sweat equity and the investor's risk of capital?
[ترجمه گوگل]با فرض اینکه سرمایه سرمایه گذاری کافی در دسترس است، یک استارت آپ معمولی در ایالات متحده چگونه با شرایطی به آن دسترسی پیدا می کند که به نسبت سهام عرق بنیانگذار و ریسک سرمایه سرمایه گذار پاداش می دهد؟
[ترجمه ترگمان]با فرض اینکه سرمایه کافی سرمایه گذاری موجود باشد، U شکل معمولی است اس شروع به دستیابی به آن براساس شرایطی که تقریبا هر دو سود سهام موسس و ریسک سرمایه گذاران را پاداش می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is the typical way that a founder determines sweat equity: foregone wages.
[ترجمه گوگل]این روش معمولی است که بنیانگذار ارزش سهام را تعیین می کند: دستمزدهای گذشته
[ترجمه ترگمان]این همان روشی است که یکی از بنیان گذاران، میزان عرق ناشی از عرق را تعیین می کند: از دست دادن دستمزدها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Remember that no matter how good a product and how solid a multilevel marketing plan may be, you'll need to invest sweat equity as well as dollars for your investment to pay off.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که صرف نظر از اینکه یک محصول چقدر خوب و یک برنامه بازاریابی چند سطحی چقدر قوی است، برای اینکه سرمایه‌گذاری‌تان نتیجه بدهد، باید سرمایه‌گذاری خالص و همچنین دلار داشته باشید
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که هیچ مهم نیست که یک محصول چقدر خوب باشد و یک برنامه بازاریابی چند سطحی چقدر می تواند باشد، شما باید برای سرمایه گذاری خود از عرق و همچنین دلار برای سرمایه گذاری خود سرمایه گذاری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How should you decide if your prototype designer should be a co-founder who deserves 50 percent of your company or deserves $30,000 in sweat equity for her work as an employee or consultant?
[ترجمه گوگل]چگونه باید تصمیم بگیرید که آیا طراح نمونه اولیه شما باید یکی از بنیانگذاران باشد که مستحق 50 درصد شرکت شما است یا مستحق 30000 دلار حقوق صاحبان سهام برای کار خود به عنوان کارمند یا مشاور؟
[ترجمه ترگمان]چگونه می توانید تصمیم بگیرید که آیا طراح نمونه تان باید یک موسس باشد که مستحق ۵۰ درصد از شرکت شما بوده و یا مستحق ۳۰۰۰۰ دلار برای کار او به عنوان یک کارمند یا مشاور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One simple solution is to "pay" a slight premium for sweat equity to early-stage employees.
[ترجمه گوگل]یک راه حل ساده، «پرداخت» اندکی حق بیمه برای حقوق صاحبان سهام به کارکنان در مراحل اولیه است
[ترجمه ترگمان]یک راه حل ساده این است که \" پرداخت کمی حق بیمه را به کارمندان در مراحل اولیه پرداخت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

نقل از عبده تبریزی
افزایش سرمایه با سخت کوشی
دانش و تلاشی که بعنوان آورده غیر نقدی سهامدار وارد کسب و کار میشود .
تجربه و دانش سهامدار
آوردهء جاری

بپرس