silage

/ˈsaɪlɪdʒ//ˈsaɪlɪdʒ/

معنی: علف تازه مانده، قصیل سبز
معانی دیگر: (دامداری) علوفه ی سیلو شده (ensilage هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: fresh fodder stored and allowed to ferment in a silo.

جمله های نمونه

1. I have a buyer, too, for some silage.
[ترجمه گوگل]من هم خریدار دارم برای مقداری سیلو
[ترجمه ترگمان]من یه خریدار هم دارم، واسه بعضی ها silage
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As it is the hay and silage season, we had been going non-stop since dawn.
[ترجمه گوگل]چون فصل علوفه و علوفه است، از سحر بی وقفه می رفتیم
[ترجمه ترگمان]همان طور که فصل بهار و تازه silage بود، از صبح تا صبح حرکت نمی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Other contract services include straw and silage baling, cultivations and drilling, manure spreading, and grain haulage with two lorries.
[ترجمه گوگل]سایر خدمات قرارداد شامل عدل بندی کاه و سیلو، کشت و حفاری، پخش کود و حمل غلات با دو کامیون می باشد
[ترجمه ترگمان]خدمات دیگر قرارداد شامل پوشال و silage، علوفه و حفاری، گسترش کود، و بارگیری غلات با دو کامیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Other busy months were June and July with silage and hay making.
[ترجمه گوگل]ماه‌های شلوغ دیگر ژوئن و جولای با علوفه‌سازی و علوفه‌سازی بود
[ترجمه ترگمان]ماه های گرم دیگر ماه های ژوئن و ژوئیه با silage و یونجه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This grass is cut for hay or for silage and sometimes for two crops of silage.
[ترجمه گوگل]این علف را برای یونجه یا برای سیلو و گاهی برای دو محصول سیلو می برند
[ترجمه ترگمان]این علف برای علف و یا برای silage و گاهی برای دو محصول of بریده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The efforts farmers have made to control their silage liquors or cowshed washings are equally evident.
[ترجمه گوگل]تلاش هایی که کشاورزان برای کنترل مشروبات الکلی سیلو یا شستشوی گاوشان انجام داده اند به همان اندازه مشهود است
[ترجمه ترگمان]تلاش های کشاورزان برای کنترل liquors silage یا گاو دانی کاملا مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Two hundred tons of straw and silage went up in flames.
[ترجمه گوگل]دویست تن کاه و سیلو در آتش سوخت
[ترجمه ترگمان]دویست تن دیگر کاه و علف تازه در آتش فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wrapped or bagged round bale silage is shredded and discharged through a chute on the Teagle Tomahawk feeder.
[ترجمه گوگل]سیلاژ عدل گرد بسته بندی شده یا کیسه ای خرد شده و از طریق لوله ای روی فیدر Teagle Tomahawk تخلیه می شود
[ترجمه ترگمان]گرد کردن یا بسته شدن طناب گرد silage، خرد شده و از طریق یک ناودان بر روی the Teagle Tomahawk تخلیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In many countries silage is an important feed for livestock.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از کشورها سیلو یک خوراک مهم برای دام است
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از کشورها silage یک خوراک مهم برای دام ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The process of making silage is a form of chemical treatment.
[ترجمه گوگل]فرآیند ساخت سیلو نوعی تصفیه شیمیایی است
[ترجمه ترگمان]فرآیند ساخت silage نوعی درمان شیمیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is a more ideal method to wrap silage in half water contents of Alfalfa in pluvial age or rainy season areas.
[ترجمه گوگل]روش ایده آل تری برای پیچاندن سیلاژ در نیمی از آب یونجه در مناطق با سن پلویی یا فصل بارانی است
[ترجمه ترگمان]این یک روش ایده آل برای پوشش دادن silage در نصف محتوای آب of در مناطق pluvial و یا فصل بارانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The accumulation of organic acids in silage can cause rapid deterioration of these silos.
[ترجمه گوگل]تجمع اسیدهای آلی در سیلو می تواند باعث خرابی سریع این سیلوها شود
[ترجمه ترگمان]تجمع اسیده ای آلی در silage می تواند باعث تخریب سریع این سیلوها شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Care must also be taken to prevent silage from being overheated.
[ترجمه گوگل]همچنین باید مراقب بود که سیلو بیش از حد گرم نشود
[ترجمه ترگمان]همچنین باید مراقب باشید که silage بیش از حد گرم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How much land must you commit to arable rotation, and how much must be laid up for hay or silage?
[ترجمه گوگل]چه مقدار زمین باید به تناوب زراعی اختصاص دهید و چه مقدار باید برای یونجه یا سیلو اختصاص دهید؟
[ترجمه ترگمان]چه قدر زمین باید به گردش زمین زراعی commit، و چه قدر باید برای یونجه و یا silage کار کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علف تازه مانده (اسم)
silage

قصیل سبز (اسم)
silage

تخصصی

[علوم دامی] سیلاژ ؛ علوفه ای که در سیلو نگهداری می شود .

انگلیسی به انگلیسی

• green fodder that is stored in a silo and allowed to ferment

پیشنهاد کاربران

ترگیهه انباری
برابر ( علوفه تر سیلویی ) که علوفه تازی و سیلو واژه ای فرانسوی است
با درود
علوفه
compacted and stored fodder

بپرس