sludge

/sˈlədʒ//slʌdʒ/

معنی: لجن، لای، ادم شلخته، پوسته یخ، جای کثیف ولجن الود
معانی دیگر: خره، گل و لای (درته آب)، غریزن، غلیزن، یخ آب آورده ی اسفنجی، یخ ابری، پوسته ی، لجن مال شدن، کثیف شدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: thick, sticky mud or ooze.
مشابه: mire, ooze

(2) تعریف: dirt and sediment precipitated in a body of water.

جمله های نمونه

1. There was some sludge at the bottom of the tank.
[ترجمه گوگل]ته مخزن مقداری لجن بود
[ترجمه ترگمان]در کف مخزن مقداری رسوب وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A lot of sludge was scooped out of the base of the river.
[ترجمه گوگل]لجن زیادی از پایه رودخانه خارج شد
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از لجن از پایه رودخانه برداشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All dumping of sludge will be banned by 199
[ترجمه گوگل]تا سال 199 کلیه تخلیه لجن ممنوع می شود
[ترجمه ترگمان]دفن زباله توسط ۱۹۹ فرد ممنوع خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sewage plants that turn sludge into safer materials certainly help the environment, but they do release some chemicals.
[ترجمه گوگل]کارخانه‌های فاضلاب که لجن را به مواد ایمن‌تر تبدیل می‌کنند، مطمئناً به محیط زیست کمک می‌کنند، اما برخی از مواد شیمیایی را آزاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]تاسیسات فاضلاب که لجن را به مواد ایمن تر تبدیل می کنند قطعا به محیط زیست کمک می کنند، اما برخی مواد شیمیایی را آزاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sludge in the Cuisinart fills the condo with smells I remember from nature trails of my childhood.
[ترجمه گوگل]لجن موجود در Cuisinart کاندو را پر از بوهایی می کند که من از مسیرهای طبیعت دوران کودکی ام به یاد دارم
[ترجمه ترگمان]لجن در the، خانه را با بویی که از طبیعت کودکی من به یاد دارم پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Incinerating sludge costs £9 a tonne and land disposal £3 a tonne.
[ترجمه گوگل]لجن سوزاندن 9 پوند در تن و دفع زمین 3 پوند در تن هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]رسوب incinerating ۹ میلیون پوند برای هر تن و هر تن ۳ پوند برای هر تن هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And the rivers of water were thick as sludge, slick enough with oil to catch fire.
[ترجمه گوگل]و رودخانه‌های آب مانند لجن غلیظ بودند، به اندازه‌ای که روغن آن قدری بود که آتش بگیرد
[ترجمه ترگمان]و روده ای آب به اندازه لجن بود و از روغن به اندازه کافی لیز شده بود تا آتش بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For instance, he interfered with the hauling of sludge, causing sludge to back up at the plant, they said.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، او در حمل لجن دخالت کرد و باعث شد لجن در کارخانه به عقب برگردد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، او با حمل و نقل لجن دخالت کرد و باعث بالا رفتن رسوب در کارخانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Knock off the sludge everybody knows remains on the voter rolls, and that 72 percent pushes 90 percent.
[ترجمه گوگل]لجن‌هایی را که همه می‌دانند در فهرست رای‌دهندگان باقی می‌ماند را از بین ببرید، و این 72 درصد 90 درصد را هل می‌دهد
[ترجمه ترگمان]بر هم زدن لجن که همه بر روی فهرست های رای دهندگان می دانند، و ۷۲ درصد آن ۹۰ درصد را هل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sewage sludge and industrial waste will still enter the North Sea from Britain until 199
[ترجمه گوگل]لجن فاضلاب و زباله های صنعتی تا سال 199 همچنان از بریتانیا وارد دریای شمال خواهد شد
[ترجمه ترگمان]فاضلاب صنعتی و فاضلاب صنعتی همچنان تا ۱۹۹ راس به دریای شمال وارد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sludge - another corrosion by-product - can block the inlet or outlet to the radiator and prevent it from heating up.
[ترجمه گوگل]لجن - یکی دیگر از محصولات فرعی خوردگی - می تواند ورودی یا خروجی رادیاتور را مسدود کرده و از گرم شدن آن جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]رسوب دیگر ناشی از فراورده - می تواند ورودی یا خروجی را به رادیاتور ببندد و از حرارت دادن آن جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many studies suggest that sludge formation is a marker of gall stone formation.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مطالعات نشان می دهد که تشکیل لجن نشانگر تشکیل سنگ کیسه صفرا است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مطالعات نشان می دهند که تشکیل رسوب نشانه شکل گیری سنگ صفرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Listeria occurs in large amounts in the sewage sludge which is spread on farmland.
[ترجمه گوگل]لیستریا به مقدار زیاد در لجن فاضلابی که در زمین های کشاورزی پخش می شود وجود دارد
[ترجمه ترگمان]لیستریا در مقادیر زیادی از لجن فاضلاب که در زمین های کشاورزی گسترده شده است رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The resultant sludge is washed with twice its weight of water and then filtered.
[ترجمه گوگل]لجن حاصل با دو برابر وزن آن آب شسته و سپس فیلتر می شود
[ترجمه ترگمان]رسوب حاصل با دو برابر وزن آن شسته می شود و سپس فیلتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لجن (اسم)
ooze, mud, slub, silt, slob, mire, slough, slobber, slush, slosh, sludge, slop

لای (اسم)
ooze, sediment, silt, sludge

ادم شلخته (اسم)
slattern, sludge

پوسته یخ (اسم)
sludge

جای کثیف و لجن الود (اسم)
sludge

تخصصی

[خودرو] لجن
[عمران و معماری] لجن
[مهندسی گاز] لجن
[زمین شناسی] لجن، لای، پوسته یخ، جای کثیف و لجن آلود
[خاک شناسی] لجن
[پلیمر] لجن
[آب و خاک] لجن

انگلیسی به انگلیسی

• mud, muck, mire, ooze, slush; any semiliquid messy substance; processed waste
sludge is a mixture that is made up of liquid and solids such as thick mud or sewage.

پیشنهاد کاربران

sludge fruits:
به معنای میوه های مانده و خراب و گندیده و فاسد شده است.
اگر مفید بود لطفاً لایکی بفرمایید. ممنونم.
به صورت فع به معنی "افتادن؛ کج شدن؛ به آرامی عبور کردن؛ چکیدن"
فعل ناگذر و غیررسمی
sludge ( شیمی )
واژه مصوب: لجن
تعریف: مواد جامد نامطلوب که در فرایند جداسازی یا آمایش ( treatment ) ته‏نشین می شود

بپرس