spanish

/ˈspæˌnɪʃ//ˈspænɪʃ/

معنی: اسپانیولی، اسپانیایی
معانی دیگر: وابسته به اسپانیا و مردم آن، زبان اسپانیایی (از زبان های romance)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to Spain or its people, culture, language, or the like.
اسم ( noun )
(1) تعریف: the Romance language of Spain and Spanish America.

(2) تعریف: (used with a pl. verb) the people of Spain collectively (usu. prec. by the).

جمله های نمونه

1. The Spanish media were still sniping at the British press yesterday.
[ترجمه گوگل]دیروز رسانه های اسپانیایی همچنان به مطبوعات بریتانیا تک تیراندازی می کردند
[ترجمه ترگمان]رسانه های اسپانیایی دیروز در مطبوعات بریتانیا sniping کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He speaks English and Spanish as well.
[ترجمه گوگل]او به زبان انگلیسی و اسپانیایی نیز صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]او به زبان انگلیسی و اسپانیایی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That's one of the strongest swear words in Spanish.
[ترجمه گوگل]این یکی از قوی ترین فحش های زبان اسپانیایی است
[ترجمه ترگمان]این یکی از قوی ترین کلمات اسپانیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The course required no prior knowledge of Spanish.
[ترجمه گوگل]این دوره نیازی به دانش قبلی اسپانیایی نداشت
[ترجمه ترگمان]این درس نیازی به دانش قبلی از زبان اسپانیایی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is close affinity between Italian and Spanish.
[ترجمه گوگل]بین ایتالیایی و اسپانیایی قرابت نزدیکی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]فاصله نزدیکی میان ایتالیا و اسپانیا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Barcelona look likely winners of the Spanish League.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد بارسلونا برنده احتمالی لیگ اسپانیا باشد
[ترجمه ترگمان]بارسلونا به احتمال زیاد برنده لیگ اسپانیا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They spoke good Spanish, and promised to interpret for me.
[ترجمه گوگل]آنها به خوبی اسپانیایی صحبت می کردند و قول دادند که برای من ترجمه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها اسپانیایی خوب صحبت کردند و قول دادند که برای من تفسیر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I can read Spanish but can't translate into it.
[ترجمه خخخ] من میتونم اسپانیایی بخونم اما نمیتونم ترجمه کنم
|
[ترجمه گوگل]من می توانم اسپانیایی بخوانم اما نمی توانم به آن ترجمه کنم
[ترجمه ترگمان]می توانم اسپانیایی بخوانم، اما نمی توانم آن را ترجمه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He translated the speech from Spanish into English.
[ترجمه گوگل]او این سخنرانی را از اسپانیایی به انگلیسی ترجمه کرد
[ترجمه ترگمان]او سخنرانی را از زبان اسپانیایی به انگلیسی ترجمه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I decided to learn Spanish, just for fun.
[ترجمه Noorbakhsh] تصمیم گرفتم برای تفریح و سرگرمی زبان اسپانیایی یاد بگیرم
|
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتم فقط برای سرگرمی اسپانیایی یاد بگیرم
[ترجمه ترگمان] تصمیم گرفتم اسپانیایی یاد بگیرم، فقط واسه تفریح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I had hoped to brush up my Spanish.
[ترجمه محسن خادمی] امیدوار بودم که اسپانیایی ام را تقویت کنم.
|
[ترجمه گوگل]من امیدوار بودم که اسپانیایی ام را تقویت کنم
[ترجمه ترگمان]امیدوار بودم که اسپانیایی را مسواک بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. First-year students may elect French, Spanish, or German.
[ترجمه گوگل]دانشجویان سال اول ممکن است فرانسوی، اسپانیایی یا آلمانی را انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان سال اول ممکن است فرانسوی، اسپانیایی و یا آلمانی را انتخاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Roughly half the class are Spanish and the others are a mixture of nationalities.
[ترجمه گوگل]تقریباً نیمی از کلاس اسپانیایی و بقیه ترکیبی از ملیت ها هستند
[ترجمه ترگمان]تقریبا نیمی از کلاس اسپانیایی هستند و بقیه مخلوطی از ملیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Spanish and Portuguese languages have many affinities.
[ترجمه گوگل]زبان های اسپانیایی و پرتغالی قرابت های زیادی دارند
[ترجمه ترگمان]زبان های اسپانیایی و پرتغالی affinities زیادی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She started gabbling away at me in Spanish and I didn't understand a word.
[ترجمه گوگل]او شروع کرد به غر زدن به زبان اسپانیایی و من یک کلمه متوجه نشدم
[ترجمه ترگمان]او شروع کرد به حرف زدن با من در زبان اسپانیایی و من حتی یک کلمه هم نفهمیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسپانیولی (صفت)
spanish

اسپانیایی (صفت)
spanish

انگلیسی به انگلیسی

• romance language spoken in spain and most of latin america; people of spain
of or pertaining to spain, of or pertaining to the people or language of spain
spanish means belonging or relating to spain.
spanish is the main language spoken in spain, and in many countries in south and central america.
the spanish are the people who come from spain.

پیشنهاد کاربران

اسپانیایی
مثال: He speaks Spanish fluently.
او به زبان اسپانیایی روان صحبت می کند.
مردم یا زبان کشور اسپانیا
زبانی از خانواده هندو اروپایی
زبانی رایج در اروپ و آمریکای لاتین
دومین زبان پر گویش دنیا بعد از انگلیسی

بپرس