specific heat

/spəˈsɪfɪkˈhiːt//spəˈsɪfɪkhiːt/

(فیزیک) گرمای ویژه، حرارت مخصوص

جمله های نمونه

1. Ccontents is the specific heat capacity of the contents; and T is the temperature change of the contents.
[ترجمه گوگل]Ccontents ظرفیت گرمایی ویژه محتویات است و T تغییر دمای محتویات است
[ترجمه ترگمان]Ccontents ظرفیت گرمایی ویژه محتوای آن است و T تغییر دما محتوای آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Experimental results show that apparent specific heat of sand mold materials is considered as a constant in low temperature range, but it is . . .
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می‌دهد که گرمای ویژه ظاهری مواد قالب ماسه‌ای به عنوان یک ثابت در محدوده دمایی پایین در نظر گرفته می‌شود، اما این مقدار است
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که گرمای ویژه ظاهری مواد قالب شن به عنوان یک ثابت در محدوده دمایی پایین در نظر گرفته می شود، اما این است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The apparent specific heat of rabbit artery during phase transition was measured using the Differential Scanning Calorimeter (DSC).
[ترجمه گوگل]گرمای ویژه ظاهری شریان خرگوش در طول انتقال فاز با استفاده از کالری‌سنج اسکن تفاضلی (DSC) اندازه‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]گرمای ویژه ظاهری سرخرگ خرگوش در طول انتقال فاز با استفاده از the اسکن دیفرانسیلی (DSC بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Introducing a specific heat ratio K and a gas constant R- for constant lag flow, fundamental relationships analogous to those of pure gas flow are derived.
[ترجمه گوگل]با معرفی یک نسبت گرمای خاص K و یک ثابت گاز R- برای جریان تاخیر ثابت، روابط اساسی مشابه با جریان گاز خالص به دست می‌آید
[ترجمه ترگمان]وارد کردن یک نسبت حرارت خاص K و یک جریان ثابت گاز R - برای جریان تاخیر ثابت، روابط بنیادی مشابه با جریان گاز خالص مشتق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thermal conductivity, thermal diffusivity and volume specific heat were studied using the transient plane source method.
[ترجمه گوگل]هدایت حرارتی، نفوذ حرارتی و گرمای ویژه حجمی با استفاده از روش منبع صفحه گذرا مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ضریب هدایت حرارتی، ضریب نفوذ گرمایی و حرارت مخصوص حجم با استفاده از روش مبدا صفحه گذرا بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By far, there isn any research on the specific heat of SWNTs at high temperature.
[ترجمه گوگل]تا کنون، تحقیقاتی در مورد گرمای ویژه SWNT ها در دمای بالا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تا کنون، هیچ تحقیقی بر روی گرمای خاص SWNT ها در دمای بالا وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What is the specific heat of the metal in the pan?
[ترجمه گوگل]حرارت مخصوص فلز در تابه چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]گرمای ویژه فلز در ماهی تابه چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Specific heat content is high, good heat conduction.
[ترجمه گوگل]محتوای گرمای ویژه بالا، هدایت گرما خوب است
[ترجمه ترگمان]محتوی گرمایی ویژه، هدایت حرارتی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The specific heat measurements at low temperatures also play important roles in the finding of the third law of thermodynamics, the quantum theory of solid and BCS theory for superconducting etc.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری گرمای ویژه در دماهای پایین نیز نقش مهمی در یافتن قانون سوم ترمودینامیک، نظریه کوانتومی جامدات و نظریه BCS برای ابررسانا و غیره ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری های حرارت خاص در دماهای پایین نقش مهمی در پیدا کردن سومین قانون ترمودینامیک، نظریه کوانتوم و نظریه بی سی بی سی برای superconducting superconducting دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A calculation formula for determining the specific heat capacity of solid with an improved RD496-III microcalorimeter was derived.
[ترجمه گوگل]یک فرمول محاسبه برای تعیین ظرفیت گرمایی ویژه جامد با یک میکروکالری‌سنج بهبودیافته RD496-III به دست آمد
[ترجمه ترگمان]یک فرمول محاسبه برای تعیین ظرفیت گرمایی ویژه جامد با یک microcalorimeter اصلاح شده RD۴۹۶ - III مشتق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Debye temperature, specific heat and state change under high pressure.
[ترجمه گوگل]دمای Debye، گرمای ویژه و حالت تحت فشار بالا تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]دمای هوا، گرمای ویژه و تغییر حالت تحت فشار بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But the specific heat of water transfer printing technology transfer process complicated.
[ترجمه گوگل]اما حرارت ویژه انتقال آب فرآیند انتقال فناوری چاپ پیچیده است
[ترجمه ترگمان]اما گرمای ویژه انتقال آب فرآیند انتقال تکنولوژی را پیچیده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The specific heat of nanocrystal approaches that of glass, but is that of bulk crystals.
[ترجمه گوگل]گرمای ویژه نانوکریستال به گرمای شیشه نزدیک می شود، اما گرمای ویژه کریستال های حجیم است
[ترجمه ترگمان]حرارت ویژه نانوکریستال ZnO نزدیک به شیشه است، اما این است که کریستال های حجیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A hypothesis was presented that the specific heat of resin changed greatly at the gel point.
[ترجمه گوگل]یک فرضیه ارائه شد که گرمای ویژه رزین در نقطه ژل بسیار تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]یک فرضیه ارایه شد که گرمای ویژه رزین در نقطه ژل به مقدار زیادی تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خودرو] گرمای ویژه
[شیمی] گرمای ویژه
[عمران و معماری] گرمای ویژه - حرارت مخصوص - حرارت ویژه
[مهندسی گاز] گرمای ویژه - گرمای ویژه، حرارت مخصوص
[ریاضیات] گرمای ویژه
[آب و خاک] گرمای ویژه

انگلیسی به انگلیسی

• amount of heat needed to raise the temperature of one unit of mass by one degree

پیشنهاد کاربران

specific heat ( شیمی )
واژه مصوب: گرمای ویژه
تعریف: مقدار گرمایی که باید به واحد جِرم جسم داده شود تا دمای آن یک درجه بالا رود

بپرس