to arrive at


رسیدن به، وارد شدن به، دست یافتن، نایل شدن

جمله های نمونه

1. Aim to arrive at check-in at least two hours before departure.
[ترجمه گوگل]هدف این است که حداقل دو ساعت قبل از حرکت به هنگام ورود برسید
[ترجمه ترگمان]هدف برای رسیدن به کنترل حداقل دو ساعت قبل از حرکت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The first message is expected to arrive at 7 o'clock this evening.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود اولین پیام ساعت 7 عصر امروز برسد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که اولین پیام امروز عصر به ساعت ۷ برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boat is due to arrive at
[ترجمه گوگل]قرار است قایق وارد شود
[ترجمه ترگمان]قرار است قایق به آنجا برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We have subtracted $2per adult to arrive at a basic room rate.
[ترجمه گوگل]ما 2 دلار از هر بزرگسال کم کرده ایم تا به نرخ اولیه اتاق برسیم
[ترجمه ترگمان]ما برای رسیدن به نرخ کلی اتاق ۲ دلار در هر بزرگ سال کم می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Prime Minister is scheduled to arrive at noon.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر قرار است ظهر وارد شود
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر قرار است ظهر وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Blast the time, we've got to arrive at the airport.
[ترجمه گوگل]وقت بگذر، باید به فرودگاه برسیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما باید به فرودگاه برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It didn't take long to arrive at a decision.
[ترجمه گوگل]خیلی طول نکشید که به یک تصمیم رسیدیم
[ترجمه ترگمان]مدت زیادی طول نکشید که به یک تصمیم برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Failure to arrive at a consensus over the issue raised the spectre of legal action.
[ترجمه گوگل]عدم دستیابی به اجماع بر سر این موضوع، شبح اقدامات قانونی را به وجود آورد
[ترجمه ترگمان]عدم رسیدن به اجماع بر سر مساله، روح اقدام قانونی را بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Organize yourself to arrive at places on time.
[ترجمه گوگل]خود را سازماندهی کنید تا به موقع به مکان ها برسید
[ترجمه ترگمان]خود را سازماندهی کنید تا به زمان خود برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The next train to arrive at Platform 2 is the 30 from Leeds.
[ترجمه گوگل]قطار بعدی که به سکوی 2 می رسد، 30 از لیدز است
[ترجمه ترگمان]قطار بعدی برای رسیدن به سکوی شماره ۲ از (لیدز)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I expect you to arrive at 7:30 on the dot.
[ترجمه گوگل]من انتظار دارم که ساعت 7:30 در نقطه حضور داشته باشید
[ترجمه ترگمان]انتظار دارم ساعت ۷: ۳۰ به نقطه رسیدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is clearly imperative to arrive at a correct diagnosis of the origins of involuntary unemployment.
[ترجمه گوگل]به وضوح ضروری است که به یک تشخیص درست از منشأ بیکاری غیر ارادی دست یابیم
[ترجمه ترگمان]واضح است که رسیدن به تشخیص صحیح منشا بیکاری غیر ارادی امری ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If the Government were concerned to arrive at a proper system, they would accept that fairness was the answer.
[ترجمه گوگل]اگر دولت نگران رسیدن به یک سیستم مناسب بود، می پذیرفت که انصاف راه حل است
[ترجمه ترگمان]اگر دولت نگران رسیدن به یک سیستم مناسب باشد، آن ها قبول خواهند کرد که عدالت پاسخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She was the last to arrive at the party.
[ترجمه گوگل]او آخرین کسی بود که به مهمانی رسید
[ترجمه ترگمان]آخرین نفری بود که به مهمانی می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس