trypsin


(نوعی آنزیم لوزالمعده)تریپسین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: tryptic (adj.)
• : تعریف: an enzyme in pancreatic juice that converts proteins into polypeptides.

جمله های نمونه

1. The trypsin turnover rate, however, was not significantly changed.
[ترجمه گوگل]نرخ گردش مالی تریپسین، با این حال، تغییر قابل توجهی نداشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، میزان گردش مالی تریپسین به طور قابل توجهی تغییر نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The activity of trypsin and chymotrypsin in BIF depended on the kinds of cattle and feeds before slaughter.
[ترجمه گوگل]فعالیت تریپسین و کیموتریپسین در BIF به انواع گاو و خوراک قبل از کشتار بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]فعالیت تریپسین و chymotrypsin در BIF به انواع گاوها و غذا قبل از کشتار وابسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The second enzyme ( 0. 25 % trypsin ) was used to dissociate RPE cells.
[ترجمه گوگل]از آنزیم دوم (25/0 درصد تریپسین) برای جداسازی سلول‌های RPE استفاده شد
[ترجمه ترگمان]آنزیم دوم (۰ مقدار ۲۵ % برای جدا کردن سلول های RPE مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In this paper the isolation and identification of trypsin inhibitors from porcine pancreas by CM -and DEAE-Cellulose ion exchange chromatography have been reported.
[ترجمه گوگل]در این مقاله جداسازی و شناسایی مهارکننده‌های تریپسین از پانکراس خوک توسط کروماتوگرافی تبادل یونی CM-و DEAE-Cellulose گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، جداسازی و شناسایی بازدارنده های تریپسین از لوزالمعده by و کروماتوگرافی تبادل یونی DEAE - Cellulose گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Inactivation of soybean trypsin inhibitor could and fodder's food nutritional value and edible security.
[ترجمه گوگل]غیرفعال سازی بازدارنده تریپسین سویا می تواند ارزش غذایی و امنیت خوراکی علوفه را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]دانه سویا حاوی سس سویا می تواند و ارزش غذایی غذایی و امنیت خوراکی را تغذیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Neonatal rat cardiomyocytes were separated by trypsin digestion and differential adhesion and divided into two groups, cells were treated with 5 - bromo deoxyuridine (5-Brdu) as Control group.
[ترجمه گوگل]کاردیومیوسیت‌های موش‌های صحرایی نوزاد با هضم تریپسین و چسبندگی افتراقی جدا شده و به دو گروه تقسیم شدند و سلول‌ها با 5-برمو دئوکسی‌اوریدین (5-Brdu) به عنوان گروه کنترل تیمار شدند
[ترجمه ترگمان]کاردیومیوسیت ها (کاردیومیوسیت ها)با هضم تریپسین و چسبندگی تفاضلی جدا شدند و به دو گروه تقسیم شدند، سلول ها با ۵ - bromo deoxyuridine (۵ - Brdu)به عنوان گروه کنترل درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Results 0. 25 % ? 0. 2 % trypsin can clean up lens epithelial cells from anterior capsules totally.
[ترجمه گوگل]نتایج 0 25 % ? 2/0 تریپسین می تواند سلول های اپیتلیال عدسی را به طور کامل از کپسول های قدامی پاک کند
[ترجمه ترگمان]نتایج ۰ ۲۵ %؟ ۰ % ۲ B می تواند سلول های اپی تلیال لنز را به طور کامل از محفظه های جلویی به طور کامل تمیز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Trypsin was covalently linked with chemical modified granule chitosan and was used to isolate and purify aprotinin from the extract of cattle lungs by affinity chromatography.
[ترجمه گوگل]تریپسین به صورت کووالانسی با کیتوزان گرانول اصلاح شده شیمیایی پیوند خورد و برای جداسازی و خالص سازی آپروتینین از عصاره ریه گاو با کروماتوگرافی میل ترکیبی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]trypsin با کیتوزان به صورت کووالانسی پیوند داده شد و برای جداسازی و تصفیه aprotinin از طریق کروماتوگرافی affinity به طور کووالانسی به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusions: Infant foreskins treated with dispase and trypsin and cultured with 254 containing HMGS, were suitable for melanocyte culture.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: پوست ختنه‌گاه نوزادان تیمار شده با دیسپاز و تریپسین و کشت با 254 حاوی HMGS برای کشت ملانوسیت مناسب بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Infant foreskins با dispase و تریپسین و کشت با ۲۵۴ حاوی HMGS، برای فرهنگ melanocyte مناسب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Low concentration and shortened time of trypsin digestion and mechanical dissociation were adopted to conduct culture.
[ترجمه گوگل]غلظت کم و زمان کوتاه هضم تریپسین و تفکیک مکانیکی برای انجام کشت اتخاذ شد
[ترجمه ترگمان]غلظت کم و زمان کوتاه شده هضم تریپسین و تجزیه مکانیکی برای هدایت فرهنگ به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This implies that the antibody is recognising an epitope that is cleaved by one of the digestive enzymes pepsin or trypsin.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که آنتی بادی اپی توپی را می شناسد که توسط یکی از آنزیم های گوارشی پپسین یا تریپسین بریده می شود
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که آنتی بادی، یک epitope را تشخیص می دهد که بوسیله یکی از آنزیم های گوارشی pepsin یا تریپسین شکافته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Patients after acute pancreatitis had slower duodenal juice protein and amylase turnover rates but trypsin turnover was not different with controls.
[ترجمه گوگل]بیماران پس از پانکراتیت حاد، سرعت گردش پروتئین آب دوازدهه و آمیلاز آهسته‌تری داشتند، اما گردش تریپسین با گروه شاهد تفاوتی نداشت
[ترجمه ترگمان]بیماران بعد از pancreatitis حاد پروتیین juice duodenal و نرخ گردش کار را آهسته تر کرده بودند، اما حجم معاملات تریپسین با کنترل متفاوت نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Montgomery etal isolated cells from 18 day fetal rat intestine by trypsin dissociation.
[ترجمه گوگل]سلول های مونتگومری اتال از روده 18 روزه جنین موش صحرایی با تفکیک تریپسین جدا شد
[ترجمه ترگمان]مونتگومری سلول های ایزوله شده از روده موش جنینی ۱۸ روزه را به موجب تجزیه تریپسین نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective : To study the effect of different carriers on the enzymatic characteristics of immobilizing trypsin.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر حامل های مختلف بر ویژگی های آنزیمی تریپسین بی حرکت انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر حامل های مختلف در مورد ویژگی های آنزیمی immobilizing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] تریپسین ؛ آنزیمی از پانکراس که پروتئینهای موجود در روده باریک را تجزیه می کند .

انگلیسی به انگلیسی

• pancreatic enzyme able to convert proteins into peptone (biochemistry)

پیشنهاد کاربران

Trypsin=> found in the small intestine, breaks proteins down into amino acids
آنزیم تجزیه کننده پروتئین در پانکراس

بپرس