vaulted

/ˈvɒltəd//ˈvɔːltɪd/

معنی: طاقی، طاقدار، طاقی شکل
معانی دیگر: دارای تاق ضربی

جمله های نمونه

1. rustam vaulted into the saddle
رستم به روی زین جست.

2. they vaulted into the position of world leadership
آنان به سرعت به مقام رهبری جهان رسیدند.

3. peyman put his hands on the fence and vaulted over it
پیمان دستان خود را روی نرده گذاشت و از روی آن پرید.

4. The robber vaulted over the counter and took $200 in cash.
[ترجمه گوگل]سارق از پشت باجه رفت و 200 دلار پول نقد گرفت
[ترجمه ترگمان]دزد از روی پیشخوان پرید و ۲۰۰ دلار نقد برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He came to the gate and vaulted over.
[ترجمه گوگل]او به سمت دروازه آمد و طاق نمائی کرد
[ترجمه ترگمان]به طرف دروازه رفت و با طاق پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He put his hand on the gate and vaulted it easily.
[ترجمه گوگل]دستش را روی دروازه گذاشت و به راحتی آن را طاق کرد
[ترجمه ترگمان]دستش را روی دروازه گذاشت و به آسانی به آن اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She vaulted the wall and kept running.
[ترجمه گوگل]او به دیوار طاق زد و به دویدن ادامه داد
[ترجمه ترگمان]از دیوار پرید و به دویدن ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She vaulted over the gate and ran up the path.
[ترجمه گوگل]او روی دروازه طاق زد و مسیر را دوید
[ترجمه ترگمان]از دروازه پرید و راه را در پیش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Last week's changes vaulted the general to the top, over the heads of several of his seniors.
[ترجمه گوگل]تغییرات هفته گذشته ژنرال را بالای سر چند تن از بزرگانش قرار داد
[ترجمه ترگمان]تغییرات هفته قبل به طور کلی از بالای سر تا بالای سر چندین سال آخریا تغییر شکل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ned vaulted over a fallen tree.
[ترجمه گوگل]ند روی یک درخت افتاده است
[ترجمه ترگمان]ند روی یک درخت سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Under the vaulted ground floor was a guardroom and small prison.
[ترجمه گوگل]زیر طبقه همکف طاقدار، اتاقک نگهبانی و زندان کوچکی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]زیر زمین طاق دار اتاق نگهبانی و زندان کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These are great vaulted underground caverns, the roof supported by columns which display a wide variety of capital design.
[ترجمه گوگل]اینها غارهای زیرزمینی طاقدار بزرگی هستند، سقفی که توسط ستون هایی پشتیبانی می شود که طیف گسترده ای از طرح های سرمایه را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این نوع از غارهای زیرزمینی قوسی، سقف پشتیبانی شده توسط ستون هایی هستند که طیف وسیعی از طراحی سرمایه را به نمایش می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Malhandir reached his master first and Tyrion vaulted into the saddle then turned to face his foes.
[ترجمه گوگل]مالهندیر ابتدا به ارباب خود رسید و تیریون روی زین رفت و سپس رو به دشمنانش شد
[ترجمه ترگمان]اول به اربابش رسید و تیریون به روی زین پرید و برگشت تا با دشمنان خود روبرو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ryker vaulted the barrier and ran after them, slipping one hand into his jacket, touching the hilt of the knife.
[ترجمه گوگل]رایکر دیوار حائل را طاق کرد و به دنبال آنها دوید، یک دستش را داخل ژاکتش فرو کرد و دسته چاقو را لمس کرد
[ترجمه ترگمان]Ryker از مانع عبور کرد و به دنبال آن ها دوید و یک دستش را در جیب کتش فرو برد و دسته چاقو را لمس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The low vaulted roof stretched for some forty feet until it met the blank wall at the far end.
[ترجمه گوگل]سقف طاقدار کم ارتفاع حدود چهل فوت امتداد داشت تا جایی که با دیوار خالی انتهایی برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]سقف کوتاهی که تا انتهای آن مشرف به دیوار سفید بود، تا انتهای آن مشرف به دیوار سفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طاقی (صفت)
arched, vaulted, vaulty

طاقدار (صفت)
arched, vaulted, vaulty

طاقی شکل (صفت)
vaulted, fornicated

انگلیسی به انگلیسی

• arched; having an arched roof or ceiling, covered with a vault
a vaulted roof or ceiling, for example in a church, is made of several arches joined together at the top.

پیشنهاد کاربران

بپرس