1. vaulting ambition
جاه طلبی زیاده از حد
2. After the explosion nothing of the walls or vaulting remained intact.
[ترجمه گوگل]پس از انفجار هیچ چیز از دیوارها یا طاق ها دست نخورده باقی نماند
[ترجمه ترگمان]بعد از انفجار هیچ یک از دیوارها یا کف آگو دست نخورده باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Vaulting the stile, he headed diagonally across the paddock.
[ترجمه گوگل]او در حال طاق کردن بر روی رکاب، به صورت مورب در سراسر پادوک حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]از پله نرده رد شد و به طور مورب از چراگاه رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The vaulting horse is a difficult piece of apparatus to master.
[ترجمه گوگل]تسلط بر اسب طاق زنی قطعه سختی از دستگاه است
[ترجمه ترگمان]اسب vaulting دستگاه دشواری است که باید بر آن مسلط شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He sacrificed his marriage to his vaulting political ambition.
[ترجمه گوگل]او ازدواج خود را فدای جاه طلبی سیاسی خود کرد
[ترجمه ترگمان]او ازدواج خود را فدای جاه طلبی سیاسی خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He makes vaulting a five foot wall look easy.
[ترجمه گوگل]او طاق زنی یک دیوار پنج فوتی را آسان می کند
[ترجمه ترگمان] اون داره یه دیوار پنج فوتی رو آروم به نظر می رسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Concrete vaulting supported the tiers of seats as in an amphitheatre and under the vaults were corridors lit by outer arcades.
[ترجمه گوگل]طاق های بتنی مانند یک سالن آمفی تئاتر از ردیف صندلی ها پشتیبانی می کرد و زیر طاق ها راهروهایی با طاق های بیرونی روشن می شد
[ترجمه ترگمان]تاق نمای بتونی ردیف صندلی ها را همانطور که در یک سالن تشکیل داده بودند و زیر طاق های آن ها توسط arcades بیرونی روشن شده بود، پشتیبانی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The rectangular vaulting bays are mostly star vaulted in many different designs.
[ترجمه گوگل]خلیج های طاق مستطیل شکل عمدتاً دارای طاق های ستاره ای در طرح های مختلف هستند
[ترجمه ترگمان]انبارهای مستطیلی معکوس اغلب در بسیاری از طراحی های مختلف به شکل قوس دار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The vaulting is ribbed throughout, lofty and well-proportioned.
[ترجمه گوگل]طاق در سراسر آجدار، رفیع و متناسب است
[ترجمه ترگمان]این پرش با ابهت، ribbed و متناسب و متناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The vaulting is once again recognizably his.
[ترجمه گوگل]طاق زنی بار دیگر به طرز قابل تشخیصی متعلق به اوست
[ترجمه ترگمان] پرش با این پرش یه بار دیگه داره از بین میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Inside, the vaulting is quadripartite throughout and all of one height.
[ترجمه گوگل]در داخل، طاق نما چهار قسمتی است و همه یک ارتفاع دارند
[ترجمه ترگمان]درون آن، تاق نما در تمام طول یک ارتفاع گسترش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Parler's hallmarks lay in decoration: vaulting and sculpture poured from his workshops.
[ترجمه گوگل]ویژگیهای بارز پارلر در دکوراسیون نهفته است: طاقکاری و مجسمهسازی که از کارگاههای او ریخته میشود
[ترجمه ترگمان]نشانه های Parler در تزیین به نمایش درآمد: vaulting و مجسمه سازی از کارگاه های خود بیرون ریخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. BOUNDLESS energy and vaulting ambition carried Nicolas Sarkozy to the presidency of France.
[ترجمه گوگل]انرژی بی حد و حصر و جاه طلبی، نیکلا سارکوزی را به ریاست جمهوری فرانسه رساند
[ترجمه ترگمان]جاه طلبی boundless و جاه طلبی vaulting، نیکولا سارکوزی را به سمت ریاست جمهوری فرانسه حمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. At School, I am on the schools Pole Vaulting Team and on the weekends I like to run.
[ترجمه گوگل]در مدرسه، من در تیم آموزشگاه ها با میله بازی هستم و در آخر هفته ها دوست دارم بدوم
[ترجمه ترگمان]در مدرسه، من در تیم vaulting مدرسه هستم و در تعطیلات آخر هفته دوست دارم فرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید