vehemence

/ˈviːəməns//ˈviːəməns/

معنی: شدت
معانی دیگر: حرارت، تندی، غیظ و غضب، غضب شدید

جمله های نمونه

1. She was astonished at his vehemence.
[ترجمه گوگل]او از تندخویی او شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]از شدت هیجان او متعجب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She argued with such vehemence against the proposal that they decided to abandon it.
[ترجمه گوگل]او با چنان تندی علیه این پیشنهاد استدلال کرد که آنها تصمیم گرفتند آن را رها کنند
[ترجمه ترگمان]او با این تندی علیه این پیشنهاد مخالفت کرد که تصمیم گرفتند آن را رها کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was surprised by the vehemence of his reply.
[ترجمه گوگل]او از شدت پاسخ او شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]از شدت جوابش تعجب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He spoke more loudly and with more vehemence than he had intended.
[ترجمه گوگل]او بلندتر و با شدت بیشتری از آنچه در نظر داشت صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]با حرارت بیشتری سخن می گفت و با حرارت بیشتری سخن می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The vehemence of her answer surprised them both.
[ترجمه گوگل]تندی پاسخ او هر دو را شگفت زده کرد
[ترجمه ترگمان]تندی پاسخ او هر دو را متعجب ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the vehemence of their hatred remains something of a mystery.
[ترجمه گوگل]اما شدت نفرت آنها همچنان یک راز باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]اما شور و هیجان آن ها چیزی از یک راز باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her peculiar mixture of vehemence and quietism caused people discomfort.
[ترجمه گوگل]آمیختگی عجیب او از تندی و آرامی باعث ناراحتی مردم می شد
[ترجمه ترگمان]ترکیبی از حرارت و quietism که باعث ناراحتی مردم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There was, moreover, a vehemence of utterance and gesture curiously at variance with the reticence of our Virginians.
[ترجمه گوگل]به علاوه، تند گفتار و ژست کنجکاوی با سکوت ویرجینیایی‌های ما متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، با لحنی حاکی از ادا و اطوار خاص، با لحنی که به طور عجیبی مغایر با the of بود، بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dooley stepped back and cursed with such vehemence that the rector stared in disbelief.
[ترجمه گوگل]دولی عقب رفت و با چنان تندی فحش داد که رئیس دانشگاه با ناباوری خیره شد
[ترجمه ترگمان]کشیش با چنان حرارتی به عقب قدم گذاشت که کشیش با ناباوری به او خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the vehemence and anger of this response take her by surprise.
[ترجمه گوگل]اما شدت و خشم این پاسخ او را غافلگیر می کند
[ترجمه ترگمان]اما خشم و خشم این پاسخ او را غافلگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The attack increased in vehemence.
[ترجمه گوگل]شدت حمله افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]حمله به شدت افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was surprised at the vehemence of the Don's answer.
[ترجمه گوگل]او از شدت پاسخ دان شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]از شدت جواب دن متعجب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Moses was astonished by his vehemence, and fierce, glowing look.
[ترجمه گوگل]موسی از تندخویی و نگاه خشن و درخشان او شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]موسی از شدت خشم و شدید و درخشان خود حیرت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the real reason was the vehemence of China's reaction.
[ترجمه گوگل]اما دلیل واقعی واکنش شدید چین بود
[ترجمه ترگمان]اما دلیل واقعی، تندروی واکنش چین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bridge vehemence in Kinmen grandiosity, the shape grand view, the tone is special, having become the marking of San Franciscos.
[ترجمه گوگل]شور و نشاط پل در شکوه و عظمت Kinmen، شکل نمای بزرگ، لحن خاص است که به علامت سانفرانسیسکو تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]تندروی پل در grandiosity Kinmen، دیدگاه بزرگ، این لحن مخصوص است، که به عنوان نماد سن Franciscos شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شدت (اسم)
intensity, acrimony, severity, force, gravity, violence, hardness, fury, inclemency, extremity, intension, duress, stringency, vehemence, tensity

انگلیسی به انگلیسی

• passion, fervor, force, strong conviction
vehemence is intense and violent emotion, especially anger.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : vehemence
✅️ صفت ( adjective ) : vehement
✅️ قید ( adverb ) : vehemently
هیجان
حرارت
شور

بپرس