velar

/ˈviːlər//ˈviːlə/

معنی: غشایی، پردهای، کامی، ملازی
معانی دیگر: پردکی، ادا شده از شراع الحنک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or relating to a thin membrane, esp. the soft palate.

(2) تعریف: pronounced with the back of the tongue close to or touching the soft palate, as the "g" sound in "gone" and the "k" sound in "cut".
اسم ( noun )
• : تعریف: a velar sound.

جمله های نمونه

1. Syllabic velar nasal is also possible in this context.
[ترجمه گوگل]بینی ولار هجایی نیز در این زمینه امکان پذیر است
[ترجمه ترگمان]syllabic بینی در این زمینه نیز امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Loss of the velar fricative is a change that was finally adopted in near-standard vernaculars and formal styles.
[ترجمه گوگل]از دست دادن اصطکاکی ولار تغییری است که در نهایت در زبان های محلی و سبک های رسمی تقریباً استاندارد پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]لرد لاس of یک تغییر است که در نهایت در مدل های standard و سبک های سنتی پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A new phoneme, the velar nasal, was born.
[ترجمه گوگل]واج جدیدی به نام ولار بینی متولد شد
[ترجمه ترگمان]یک واج جدید، the بینی، به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If paddy is conformal aftertreatment of velar eyewinker injury is undeserved, have the risk that causes perforation of corneal ulcer down to.
[ترجمه گوگل]اگر شالیزار هم‌نفس است، پس‌درمان آسیب دیدگی چشم ولار مستحق نیست، این خطر را دارید که باعث سوراخ شدن زخم قرنیه شود
[ترجمه ترگمان]اگر paddy conformal of velar eyewinker is باشد، این خطر وجود دارد که باعث ایجاد perforation زخم corneal می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What is heart mitral valve velar prolapse?
[ترجمه گوگل]پرولاپس ولار دریچه میترال قلب چیست؟
[ترجمه ترگمان]قلب دریچه میترال velar چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Since times, velar and guttural and its opening closing mouth have had many transformations.
[ترجمه گوگل]از قدیم الایام ولار و روده و دهانه باز شدن آن دگرگونی های زیادی داشته است
[ترجمه ترگمان]از آن زمان، velar و دهان بسته و دهانه بسته آن تبدیل به دگرگونی های فراوانی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An aspirated voiceless velar plosive.
[ترجمه گوگل]منفجر کننده ولار بدون صدا
[ترجمه ترگمان] \"و\" aspirated voiceless plosive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A voiceless velar fricative.
[ترجمه گوگل]اصطکاکی ولار بی صدا
[ترجمه ترگمان] \"A velar\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An unaspirated voiceless velar plosive.
[ترجمه گوگل]منفجر کننده ولار بدون صدا
[ترجمه ترگمان] \"و\" unaspirated voiceless plosive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Europe all body includes main research to develop a field velar technology.
[ترجمه گوگل]تمام بدنه اروپا شامل تحقیقات اصلی برای توسعه یک فناوری ولار میدانی است
[ترجمه ترگمان]در اروپا همه اعضای بدن شامل تحقیقات اصلی برای توسعه فن آوری velar هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غشایی (صفت)
cortical, dermal, membranous, velar, zonal, zonary

پردهای (صفت)
membranous, velar

کامی (صفت)
velar, palatal

ملازی (صفت)
velar, uvular

انگلیسی به انگلیسی

• of or related to a velum; sound produced with the tongue up or near the soft palate

پیشنهاد کاربران

نرم کامی، که شامل حروفی مثل حروف زیر میشود:
/K/ and /g/
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : velarize
✅️ اسم ( noun ) : velum / velarization
✅️ صفت ( adjective ) : velar / velaric
✅️ قید ( adverb ) : _
velar ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: نرم کامی 1
تعریف: ویژگی همخوانی که در تولید آن زبان به نرم کام نزدیک می شود یا در تماس با آن قرار می گیرد
( آواشناسی ) ملازی

بپرس