اب نما

/~AbnamA/

    water-view
    water - vlew

مترادف ها

waterfront (اسم)
اسکله، پیشرفتگی خشکی در اب، اب نما، اب کنار

پیشنهاد کاربران

آبنما: [ اصطلاح در تداول عامه] حوض کوچک وسط یک قهوه خانه یا مهمان پذیر یا منزل مسکونی که وسط آن فواره آب باشد .
( ( . تنها جای خالی تختی بود درست وسط قهوه خانه بغل آبنمای کوچک. ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 191. ) )
اب نما
فواره، سراب. کوراب. آل. کتیر. واله. کور. لعاب الشمس. یلمع. عسقل. عساقل. لوه
فواره - بالا آمدن آب از لوله
فواره
Fountain
ابنما:
مکانی بسیار سرسبز و زیبا ، پراز درختان بلوط ، گلهای زیبای ۷رنگ و چشمه زلالی که دران ماهی های بسیار ریز شنا میکنند

بپرس