اشاعه

/~eSA~e/

    contagion
    diffusion
    dissemination
    promulgation
    publication
    propagation

فارسی به انگلیسی

اشاعه دادن
disseminate, promulgate

اشاعه دهنده
disseminator

اشاعه کردن
diffuse, to propagate, to spread about, to divulge

مترادف ها

publication (اسم)
طبع، اشاعه، انتشار، نشر، نشریه، نگارش، طبع ونشر

distribution (اسم)
پخش، بخش، اشاعه، توزیع، تعمیم

broadcasting (اسم)
اشاعه

پیشنهاد کاربران

تبلیغ کردن
گسترش دادن
مخصوصا توی مباحث دینی این معنیو میده.
وام گرفتن
انتشار. تبلیغ
اشاعه:
شریک شدن
اشاعه در مقابل افراز ( قابل تقسیم به کار میرود . و مشاع در مقابل مفروز .
لازم بذکر است مال مورداشاعه را مشاع میگویند .
اجتماع حقوق چند نفر بر مال معین.
رشد، گسترش، انتشار
به مال یا حقّی که چند مالک یا صاحب حق در تمام آن به طور مشاع سهیم باشند، مال یا حق مشاع ( مقابل مفروز ) گفته می شود.
بعبارتی دیگر انتشار سهم هر یک از مالکان و صاحبان حق در تمام مال یا حق . در باب های تجارت، رهن، شرکت، مضاربه، مزارعه، اجاره، وقف، هبه، وصیّت و قضاء سخن رفته است.
- رواج دادن
- پراکندن
اشاعه به معنی سهم مشترک بین چند نفر
در مورد اشاعه آنچه در کتاب حقوق مدنی تقسیم اموال مشترک تالیف علی سرخی نگارش شده است.
اشاعه - گاهی حقوق ، نظیر حق مالکیت و غیره بطور ساده ، در کنار هم قرار می گیرند، مثل اینکه حق مالک اعیانی با حق مالک عرصه در کنار هم قرار بگیرند و یا حق مالک با حق مستاجر بر عین مستاجره در کنار هم قرار بگیریند. گاهی هم اشیاء در کنار هم قرار می گیرند ، مثل اجتماع بشفاب عاریه با بشقاب مشابه مستعیر در یک جا ، گاهی هم حقوق مالکان متعدد در یک شیی مستقر می شود ، آنهم بطوری که در خارج حق هر ذیحقی آمیخته با حقوق دیگران باشد و هیچ حقی وجود مستقل نداشته باشد و حق هر ذیحق جاری در تمام اجزاء آن شیی باشد ، که در اینجا مفهوم اشاعه تحقق پیدا می کند و به این چنین مالی مشاع و مالکین آن را مالکین بالاشاعه می گویند، مثل حقوق وارث نسبت به ترکه.
...
[مشاهده متن کامل]

با این توصیف ، تعریف ماده 571 قانون مدنی در حقیقت تعریف اشاعه است.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس