تشک

/toSak/

    mattress
    futon
    seat

فارسی به انگلیسی

تشک بیمار
air - cushion

تشک پر
feather bed

تشک خاک اره ای
paillasse, palliasse

تشک دار کردن مبل
upholster

تشک دار کننده
upholsterer

تشک دوزی کردن مبل
upholster

تشک فنردار
innerspring mattress

تشک فنری
innerspring mattress

تشک مبل و کاناپه
cushion

تشک و لحاف ملافه و غیره
bedding

تشک کاه اکند
pallet(

تشک کاهی
paillasse, pallet (, palliasse

تشک کشتی
mat

مترادف ها

mattress (اسم)
فراش، تشک

panel (اسم)
هیئت، قطعه، تابلو، تشک، قاب عکس، صفحه هیئت، قاب سقف، نقاشی بروی تخته، نقوش حاشیه دار کتاب، اعضای هیئت منصفه، قطعه مستطیلی شکل، عرق گیر

pad (اسم)
پشتی، چنبره، جاده، چنگ، لایی، لایه، تشک، دفترچه یادداشت، دزد پیاده، اسب راهوار، صدای پا، هر چیز نرم، اب خشک کن، مرکب خشک کن

پیشنهاد کاربران

نحالین، زیرانداز
teshk/یا / tesk kelh/ به گاور نر جوان یا گوساله نر تشک با کسره در حرف ( ت ) گفته می شود - در مقایل آن به گوساله ماده جوان talem/تلم با فتح ( ت ) گفته می شود
تشک به زبان سنگسری
نّلی neli
تُشَک
واژه ای ایرانی - تورانی ( تورَکی / تُرکی ) است و همریشه با :
دَشت : سرزمین پهن و گسترده
تَشت/ طَشت = زَرف ( ظَرف ) پهن و کم ژرف
به پارسی می توان به سورش های :
دَشَک ، تَشَک هم به کار بُرد.
...
[مشاهده متن کامل]

پسوند - اَک در زمان های دیرینه نامساز بوده ولی در پارسی نو به مینش کوچکی می آید :
پسرک ، پوشَک ، کودَک ، کوچَک، . . .

ترکی از فعله دوشه مک d�şemek به معنی پهن کردن و گستراندن
تشکتشک
رجوع به دوشک در دهخدا
تشک تغییر شکل یافته دوشک ترکی که دوشنک یعنی فرش و بسر و زیر انداز به تورکی
واژه ( تُشَک یا دُشَک ) واژه ای ایرانی است که از دو تکواژه ( دوش/توش/توز ) به همراه پسوند ( اگ /اک ) در زبان پهلوی - پارسی میانه ساخته شده است:
1 - واژه ( توز ) در زبان پهلوی به چمِ ( پوست، پوسته ) بوده است ( از کارواژه توختَن/دوختن ) .
...
[مشاهده متن کامل]

نکته:واژه ( دوغ ) در زبان اوستایی به چمِ ( دوختن ) با واژگانِ ( دوشیدن، دوشیتَن، دوختن ) در زبان پهلوی - پارسی میانه، هممعنا و از یک ریشه می باشند. ( دوش ) از کارواژه ( دوغ/دوشیدن ) گرفته شده است. ( ن. ک. تاربرگِ واژه ( دوختن ) بخشِ پیشنهادها ) .
2 - پسوندِ ( اگ یا اک ) در زبان پهلوی.
چنانکه در رویه هایِ 83 و 147 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی ) آمده است:

تشکتشک
تشک در زبان لری به معنی نور یا پرتو میباشد مثلا تشک هور یا تشک افتاو یعنی نور خورشید یا پرتو خورشید.
تُشَک/توشک/دُشک/دوشک: به معنای" زیرانداز رختخواب ". اصل این واژه ترکی است و در فارسی آن را به این چهار صورت می نویسند ولی امروزه تُشَک رایج تر از بقیه است.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱۰۶. )
تِشک در زبان مازندرانی یعنی گاو نر .
تشک با کسره ت به معنی خورشید است در زبان ما
تِشک در گویش اردکان فارس به معنی خورشید است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس