خ

/xe/

    kheh (the 9th letter of the persian alphabet)

پیشنهاد کاربران

کلماتی که با خ شروع می شوند بر مدار خویشتن آدمی می گردد
مانند: خواب، خوراک، خیال، خود، خدا، خویش
واج �خ� از دیدگاه آواشناسی، همخوانی است سایشی، ملازی و بی واک. اندام های تولیدکنندهٔ آن انتهایی ترین بخش عقب زبان و بخش پایانی نرم کام هستند. برای تولید این واج، عقب زبان که روبه روی زبان کوچک قرار دارد بالا می رود و بدین ترتیب، گذرگاه تنگی برای گذر هوا پدید می آیدو جریان هوا با فشار از این گذرگاه می گذرد و سایش ایجاد می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

واج �خ� فارسی بازماندهٔ آواهای q و gh زبان های هندواروپایی و g آریایی باستان است.
منابع ها. دانشنامهٔ جهان اسلام، ح - خ. ( ۱۴ ) . زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران: ۱۳۸۹. ص۵۶۵.
همان، ص۵۶۶.

خون گر: خنجر
واژه ی خنجر برگردان و معرب کلمه ی پارسی خون گر است
نیکخواه
ایران
خ به انگلیسی چگونه می شود
Oi and بی معنی بود فایده نداشت
معادل انگلیسی :kh
برای یادسپاری بهتر اگر حرف a در کلمه ی kahroba ( کهربا ) را ننویسیم می شود خر ربا.
یه حرف در الفبای پارسی
در عربی نویسی، الفبای یکم: خ
در لاتین نویسی، الفبای دوم: Xx
گل همشه بهار - اسم دخترانه

بپرس