صراف

/sarrAf/

    money-changer
    banker

فارسی به انگلیسی

صراف سخن
critic or weigher f words, eloquent speaker

مترادف ها

banker (اسم)
بانک دار، صراف

shroff (اسم)
بانک دار، صراف، عیارگیر ضرابخانه

money changer (اسم)
صراف

changer (اسم)
صراف، تغییر دهنده، عوض کننده

usurer (اسم)
صراف، ربا خوار، سود خوار - تنزیل خوار

پیشنهاد کاربران

تا به کی بوسه بر چک جلبی
بشمری همچو تنگه را صراف
فرالاوی
Money Exchange Bureau
این واژه عربی نیست و هم ریشه با واژه انگلیسی shroff است ، شاید عبری باشد چون یهودیان در کار صرافی بودند .
شاید واژه صراف با ضراب نسبتی داشته باشد و خود واژه ضراب با زر
صراف
گُمانه :
شاید shroff: shr - off
shr = همان سَرَه و سار در کارواژه ء :
گُساریدَن : گُ - سار - اید - اَن باشد.
پیش وند : گُ = پخشیدن ، پخش شدن
سار = رَوان شدن ، جاری شدن ، شاید جار و سار و شار از یک ریشه باشند : شَریان ( رَگ چون خون در آن می شارد و جَریان و شاران دارد ) ، شُرشُر باران ، آبشار
...
[مشاهده متن کامل]

اید = نشانهء گذشته
اَن = نشانهء انجام کار ، کردن
off = پسوند نام ساز در پارسی : تَراف ( طَرَف ) ، شاداب. . .
اگر shr و سَره و سار از یک ریشه باشند میتوان از سار و سَر و شَر کارواژه ساخت :
سَریدن ، سَراندن : سَرَنده = صراف ، سَرَندگی = صرافی
ساریدن ، ساراندن : سارنده= صراف، سارندگی = صرافی
شَریدن ، شَراندن : شَرَنده = صراف ، شَرَندگی = صرافی
سارنده و شارنده و سَرنده کَسی است که اَرز و پول را به شاران و ساران و جریان و رَوان می اندازد.

صراف
اَرزگَردان ، اَرزچرَخان ، اَرزپَرداز ، اَرزدار ، اَرزبان ، اَرزمان
اَرزَنده ، اَرزِشگَر، اَرزیدار، اَرزکار، ارزگر، اَرزگار
صراف: کسی که شغلش مبادله پول و درآمدش از این راه باشد.
صراف: صفت مبالغه فاعلی از ریشه صرف و به معنی بسیار صرف کننده است.
صراف: نام یکی از پیشکوه های کوه سهند که در طرف جنوب غرب شهر خسروشاه آذربایجان واقع شده و در این شهر از آن به نام کوه صراف نام می برند.
زرگر، درم گزین، سره گر، صیرفی، گوهرشناس، نقاد
صراف:[اصطلاح حقوق] بازرگانی که معاملات پولی می کند.
این واژه شاید آریایی باشد چون در انگلیسی shroff داریم و زبان انگلیسی زبان همخانواده فارسی است
" ارزگر " کسی که داد و ستد ازر انجام می دهد ، ارزشناس ، ارزگری = صرافی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس