غازی

/qAzi/

    warrior flighting against infidels

پیشنهاد کاربران

غازی=جنگجو ( مقابل کافران ) ، مجاهد، رزم آور.
وزن فاعل از کلمه غزو می باشد؛ غزو=جنگ کردن، جنگ؛به خصوص جنگ هایی مقابل کافران که پیامبر ( ص ) در آنان حضور داشته است.
- پیش غازی و معلق بازی - نیز از همین جا می آید که بصورت عامیانه و به اشتباه، قاضی نوشته می شود.
بندباز. .
کسی که روی طناب راه میره معلق میزنه
این مثل که
پیش غازی معلق بازی
درست ِ
نه قاضی
غاز
به مبلغ کم یاپژیز نیزمیگویند
مثالا
به یک غازی هم نمیخرند
غازی یعنی مبارز مسلمان که علیه کافران می جنگد.
غازی: جنگجو جنگی مجاهد - طبل غازی طبل که درغزوه وجنگ نواخته میشده
غازی: بندباز طناب باز معرکه گیری
غازی: پول و سکۀ کم ارزش برابر با ۱۰ قروش . ای موش لوس یک غازی با دم شیر می کنی بازی
معنی غازی
ما در اصل دو غازی داریم یکی قازی دومی غازی
معنی قازی = قازی هایی که دادگاه هستند اینجور چیزا
معنی غازی = جنگجو
بندباز - ریسمان باز -
مجاهد
جنگجو

جنگجو
چه جالب. اتفاقا تو عامیانه قاضی یا داور جا افتاده که مردم استفاده میکنن ازش
از امثال سائره
پیش غازی و معلق بازی. . . . ؟
به معنی در برابر کسی که صاحب مهارت و تجربه ای خاص هست، لاف زدن و گردن فرازی کردن

افزوده

بندباز
شعبده باز
ریسمان باز
کسی که کارهای عجیب انجام میدهد

جنگ جو؛ مجاهد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس