فاجر

/fAjer/

    debauchee
    adulterer
    lewd
    roue
    rou

مترادف ها

debauchee (اسم)
عیاش، فاسق، ادم هرزه، فاجر، فاحشه باز

rake (اسم)
هرزه، شکاف، چنگال، چنگک، شیار، خط سیر، فاجر، شیب، جای پا، شن کش

rakish (صفت)
فاسد، بدکار، هرزه، فاجر، جلف و زننده

dissolute (صفت)
بد اخلاق، فاسد، هرزه، فاجر، فاسد الاخلاق، از روی هرزگی

پیشنهاد کاربران

فاجر از ریشه فجر گرفته شده که به معنی شکافتن وسیع است ، خواه شکافتن زمین باشد ، یا چیز دیگر ، و به شخص فاسق از این رو فاجر می گویند که پرده حیا و پاکی را دریده ، و از مسیر حق خارج شده است .

بپرس