واژه پاره
معادل ابجد 208
تعداد حروف 4
تلفظ pare
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: pārak]
مختصات ( رِ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی pAre
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
واژه نامه آزاد
مخرقه. [ م ُ خ َرْ رَ ق َ ] ( ع ص ) دریده. پاره شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
ورنه برو به کون زن خویش پای سای
ای حر مادرت به سر خر مخرقه.
سوزنی ( یادداشت ایضاً ) .
و رجوع به تخریق شود.
لتره
همچنین پاره می تواند معنی حیدر بدهد. زیرا حیدر پاره می شود پس پاره همان حیدر است.
منبع: حیدر آلبوغیش از الدیا جین
ریشه ی واژه های #پارچه ، #پاره ✅
از بئرمک - bermək ترکی هستند به صورت امروزی وئرمک به معنی دادن است به فارسی به صورت پرداختن وارد شده است.
بئرمک طبق قائده ی آوایی ( a - ə , قارا ، قره ) حساب کنیم به صورت بارماق است.
... [مشاهده متن کامل]
وئرمک از تفسیر اهدا کردن و دادن معنی تجزیه گرفته است. ♦️
بارچا - پارچا ( وئرجه - تکه - اهدا شده - جدا شده )
پارچالاماق - par�alamaq
پارا - para
پارتلاماق - partlamaq ( منفجر شدن )
وارد شده به زبان های اروپایی ، در انگلیسی به صورت part به معنی بخش و انواع مشتقات از آن
وئرمک - بئرمک - بارماق
بن اصلی آن را اگر از با بدانیم از بن اصلی تر از باماق ( دیوان لغات ترک به معنی بستن ) است.
وئرمک نوعی پیوند دادن است که پسوند گرفته است.
باریش ، باریشماق به معنی صلح کردن را هم از بن باغ دانسته اند. ♦️
باریشماق ( از تفسیر بر هم متصل شدن - یا از معنی بر هم دادن و تعامل است. )
پارلاماق به معنی درخشیدن هم از تفسیر نور دادن گفته شده است.
واژه انگلیسی part با واژه ی پاره فارسی به معنی قسمت و بریده از هر چیزی همریشه می باشد . در زبان آذری به پاره پاره و تکه تکه شدن و ترکیدن "پارتاماخ "گفته می شود. در زبان ترکی پارتاماخ یعنی تکه تکه شدن.
پاره:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "پاره " می نویسد : ( ( پاره در پهلوی در ریخت پارگ pārag بکار می رفته است . در معنی مزد و پاداش است . در پهلوی نیز در همین معنی بکار می رفته است. ) )
( ( و گر پاره خواهی روانم تراست
... [مشاهده متن کامل]
گروگان کنم جان بدان کت هواست ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 299. )
به پاره در زبان ترکی "پای" گفته می شود . پای در ترکی به معنی سهم ، پاداش، سهم رایگان و چیزی که به شکل رایگان از طرف کسی به دیگری داده می شود .
شهریار در شعر یار قاصدی می گوید:
هر گوزلدن بیر گول آلیب
سن گوزه له پای دئمیشم
یعنی از هر زیبارویی گلی دریافت کرده ، این سهم ( پای ِ ) زیبا رویی چون توست . به عبارتی دیگر :از هر زیبارویی گلی گرفته و آن را سهم و هدیه ای برای جمال تو در نظر گرفته ام.
به نظر می رسد این واژه با واژه ی انگلیسی part هم ریشه باشد.
پاره در کردی به معناست پول است
برابر پارسی پارت ( part، بخش ) میباشد
لشک
واژه ی پارسی برای "رشوه " می باشد!
بریده های فلزات که پس از دوره تهاتر و اولین مراحل تکوین اندیشه پول و پیش از پیدایش سکه کوبی یا ضرب سکه کار گرفته می شد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)