یاخته

/yAxte/

    cell
    somatic cell
    germ

فارسی به انگلیسی

یاخته اویشنگ
t cell

یاخته ای
cellular

یاخته پیی
neuron, neurone

یاخته تنی
somatic cell

یاخته خون
blood cell

یاخته زایشی
germ cell

یاخته سفید خون
white corpuscle, white blood cell

یاخته شناسی
cytology

یاخته عصبی
nerve cell, neurone

یاخته قرمز خون
red blood cell

یاخته مانند
cellular

یاخته مخروطی
cone

یاخته مرده
necro-

مترادف ها

cell (اسم)
باطری، پیل، خانه، حفره، سلول، یاخته، حجره، زندان تکی، سلول یکنفری

پیشنهاد کاربران

جرثومه
یاخته صفت مفعولی از مصدر یاختن
یاختن: بیرون کشیدن
یاخته: بیرون کشیده شده
که اگر دقا کنیم به همین صورتم هست هر یاخته از دل یاخته ایی دیگر بیرون کشیده میشود
یاخته یک کلمه ترکی نیست بلکه یک واژه پارسی است که برای سلول واژه سازی شده و از آن در سخن گفتن، بهره می برند
واحد تشکیل دهنده سلول است.
کوچکترین سلول در بدن جانداران
سلول
یاخته پایین ترین سطح ساختاری است که همه ی فعالیت های زیستی در آن انجام می شود. ( به واحد ساختاری و کارکردی موجودات زنده یاخته یا سلول گفته می شود )
یعنی سلول cell

بپرس