خروس بی محل

لغت نامه دهخدا

خروس بی محل. [ خ ُ س ِ م َ ح َل ل / ح َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خروسی که نه بوقت خواند.( یادداشت بخط مؤلف ). || آنکه کاری را درغیر موقع انجام دادن خواهد. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

خروسی که نه بوقت خواند یا آنکه کاری را در غیر موقع انجام دادن خواهد .

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی ضرب المثل -> خروس بی محل
بی موقعیت به جایی رفتن یا کاری را انجام دادن یا حرفی گفتن.

پیشنهاد کاربران

خروس بی محل : [عامیانه، کنایه ] وقت نشناس، کسی که بی جا سخن می گوید یا بی موقع کاری می کند.

بپرس