گستج

لغت نامه دهخدا

گستج. [ گ َ ت َ ] ( اِ ) نام نوعی از خط و آن بیست وهشت حرف است که عهود و مواثیق و اقطاعات را بدان می نوشتند. رجوع به سبک شناسی بهار ج 1 ص 77 شود : متولی آن خرابی بفرمود تا بشکنند،لوحی بیرون افتاد از مس زرد بر [ آن ] به خط گستج نبشته ، کسی را بر آن ترجمه واقف نبود. ( تاریخ طبرستان ابن اسفندیار ). و رجوع به گشته و گشتگ و کستج شود.

گستج. [ گ ُ ت َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مهوید بخش حومه شهرستان فردوس واقع در 25هزارگزی شمال خاوری فردوس و 6 هزارگزی جنوب مالرو گناباد به فردوس. هوای آن معتدل و دارای 945 تن سکنه است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، زعفران و ابریشم و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. مزارع کریم آباد، عباس آباد، شیرآباد، آهنگران ، عبدل آباد، علی آباد، نوش آباد، بگرج و گردآباد جزو این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دانشنامه عمومی

روستای گستج، روستایی است که در دهستان باغستان از توابع بخش اسلامیه شهرستان فردوس واقع شده است. [ ۳]
این روستا، بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، ۲۱۷ نفر جمعیت داشته[ ۲] که نسبت به سرشماری ۱۰ سال قبل ( ۳۵۳ نفر در سال ۱۳۸۵[ ۴] ) ، سالانه حدود ۴٫۷ درصد کاهش داشته است.
گستج در فاصله ۲۶ کیلومتری شمال شرقی شهر فردوس قرار دارد و مردمش به گویش تونی صحبت می کنند.
• کوشک حاجی آباد
عکس گستجعکس گستجعکس گستجعکس گستج
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس