ابادانیدن

لغت نامه دهخدا

( آبادانیدن ) آبادانیدن. [ دَ] ( مص ) آباد کردن. || ستودن. مدح کردن.

فرهنگ فارسی

( آبادانیدن ) ( مصدر ) . ۱ - آبادساختن عمران کردن . ۲ - ستودن مدح کردن .
آباد کردن ستودن

پیشنهاد کاربران

بپرس