بهار کردن


مترادف بهار کردن: شکوفه دادن، غنچه کردن

متضاد بهار کردن: خزان رفتن

لغت نامه دهخدا

بهار کردن. [ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) شکفته شدن گل و شکوفه. ( فرهنگ فارسی معین ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) شکفته شدن گل و شکوفه .
شکفته شدن گل و شکوفه .

پیشنهاد کاربران

بپرس