بوالهوسی

/bohavasi/

مترادف بوالهوسی: چلچلی، شهوت پرستی، هواپرستی، هوس رانی

معنی انگلیسی:
arbitrariness, caprice, capriciousness, flightiness, inconstancy, vagary

لغت نامه دهخدا

بوالهوسی. [ بُل ْ هََ وَ ] ( حامص مرکب ) پرهوسی. هوسکاری. گذراندن وقت به آرزو و هوس بسیار. ( فرهنگ فارسی معین ) :
عمر بگذشته به بی حاصلی و بوالهوسی
ای پسر جام میم ده که به پیری برسی.
حافظ.

فرهنگ فارسی

پر هوس هوسکاری گذراندن وقت به آرزو و هوس بسیار ٠

مترادف ها

whimsy (اسم)
هوس، علاقه دمدمی، بوالهوسی، وسواس، تلون مزاج

crotchet (اسم)
هوس، بوالهوسی، قلاب کوچک، قلاب دوزندگی

flightiness (اسم)
بوالهوسی، تلون مزاج

humoresque (اسم)
هوس، بوالهوسی، تصنیف خیالی

vagary (اسم)
بوالهوسی، تخیلات، هوی و هوس

whimsey (اسم)
هوس، بوالهوسی، وسواس، تلون مزاج

پیشنهاد کاربران

بپرس