تراوا

/tarAvA/

لغت نامه دهخدا

تراوا. [ ت َ ] ( نف ) تراوش کننده ، چون : پرده های تراوا و پرده های نیم تراوا. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب صص 49 - 50 شود.

فرهنگ فارسی

تراوش کننده چون پرده های تراوا و پرده های نیم تراوا .

فرهنگستان زبان و ادب

{permeable} [فیزیک] ویژگی محیط متخلخل برای گذردهی ماده

پیشنهاد کاربران

اسم "مشتق" است - تراوا: مشتق>>> مصدر تراویدن ( بُن مضارع ) ، ا ( پسوند ) - گیرا، رد و اثر گذاشته، نفوذپذیر!
بسیار شبیه ( ترآوا ) است!
"تر" صفتِ اسم:تر و تازه، جدید، نو، نوین، به روز، روزآمد، امروزی ( انگلیسی و فرانسویش:آبدِیت، مُدرن، مُد )
"آوا" اسم: ندا، نوا، لحن، صدا، صوت، آواز، آهنگ - غریو، بانگ، فریاد - عقیده، نظره، دیدگاه، نظریه
...
[مشاهده متن کامل]

که هر دوی آن ها اسم هستند>>>>> اسم مرکّب
در ضمن در اینجا "تر" صفت تفضیلی ( برتری ) نیست!
ونشانه های جمع ( استثنا دارد ) ، تر، ترین، ی نکره ( استثنا دارد ) ، الف ندا>>>>> پیشوند و پسوند نمی شوند!
یه چیز دیگه؛ واژه ای که انتخاب کردین بسیار شبیه تراوا است ولی تراوا "مشتق" است!
تراوا: مشتق>>> مصدر تراویدن ( بُن مضارع ) ، ا ( پسوند )
معنی دیگر ترآوا: خوش الحان، صدا خوشگله! - چَهچه ( چَهچَهه ) ، گُلبانگ!
تبریک ( باریکلا ) برای همچین واژه ای که ساختین، خوشم اومد؛اسم جالبی است، پیروز باشین!

این کلمه دوبخشی، که از �تر� و� آوا� تشکیل شده است، ساخته خودم است. پیشوند و پسوند�تر�در ادبیات وجود دارد ، مثل: ترسالی، شعر تر، شوشتر و. . . ، آوا هم به معنی صدا است. پس معنی لغت می شود: صدای نو، صدای تازه

بپرس