ترنج

/toranj/

مترادف ترنج: بالنگ، طرح چهارگوشه، طرح گل وبوته دار، طرح اسلیمی قالی و

برابر پارسی: تُرَنگ

معنی انگلیسی:
citron

فرهنگ اسم ها

اسم: ترنج (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: tora (o) nj) (فارسی: ترنج) (انگلیسی: toranj)
معنی: نام گیاهی ( بالنگ )، مرکّب از طرح های اسلیمی و گل و بوته ای در میان قالی و قالیچه، ( در گیاهی ) بالنگ، طرحی ( در قدیم ) مرکّب از طرح های اسلیمی و گل و بوته ای که معمولاً در وسط نقش قالی، تذهیب، و مانند آنها به کار می رود، گویی از مواد معطر، طرحی ( در قدیم ) مرکب از طرح های اسلیمی و گل و بوته ای که معمولاً در وسط نقش قالی، گُویی از مواد معطر، میوه ای از خانواده مرکبات که از مرکبات دیگر درشت تر است
برچسب ها: اسم، اسم با ت، اسم دختر، اسم فارسی، اسم طبیعت

لغت نامه دهخدا

ترنج. [ ت َ رَ ] ( اِ ) تنج باشد. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ). بمعنی فراهم نشاندن. ( برهان ). فراهم نشانده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تنجیدن و ترنجیدن و ترنجیده شود. || معبر تنگ و راه دشوار. ( از ناظم الاطباء ). و رجوع به تنجیدن ، ترنجیدن و ترنجیده شود.

ترنج. [ ت ُ رُ ] ( اِ ) چین و شکنج باشد... ( فرهنگ جهانگیری ) ( از برهان ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ). چین و شکنج و امر بدین معنی. ( فرهنگ رشیدی ). || سخت درهم فشرده و درهم کشیده باشد و امر به این معنی هم هست. ( برهان ). محکم بستن میان و تنگ برکشیدن کمربند و امر بدین معنی نیز است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). خشک ودرهم کشیده و درهم فشرده و چین دار. ( ناظم الاطباء ). || سخت و درشت. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ترنجیدن و ترنجیده شود. || بوته کلان که بر هر چهار گوشه چادر و دوشاله و بعضی از جاهای قبا و غیره از گلابتون و ابریشم الوان نقش کنند. ( غیاث اللغات ). || نقش گل بزرگی مدور یا چند گوش که در میان قالی بافند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

ترنج. [ ت ُ رُ / رَ ] ( اِ ) میوه ای است معروف که پوست آنرا مربا سازند و بعربی تفاح مائی خوانند. ( برهان ). میوه ای است معروف و مشهور. همانا که بواسطه کثرت چین و شکنج باشد که در پوست آن است که به این اسم موسوم است. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ). میوه ای است معروف و مشهور از نارنج بزرگتر و همانا برای کثرت چین و شکنجی که بر روی آن است بدین اسم موسوم شده. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). میوه ای از جنس مرکبات و بسیار معطر که دبال و دباله و متک نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). میوه ای است معروف به تازیش متکاء خوانند. ( شرفنامه منیری ). میوه ای است از جنس لیمو و آنرا اُترج هم نامند و عامه آنرا کباد خوانند. ( از المنجد ). ترش آن مسکن شهوت زنان و جالی لون و دافع کلف و داشتن پوست آن در جامه ها مانع کرم است. ( منتهی الارب ). در لغت فرس اسدی هورن ص 76 بادرنگ را ترنج معنی کرده ولی امروز بادرنگ جز ترنج است. ترنج متک نیست. متک جنس سپرغمهای بریدنی است چون خربزه و امرود و سیب و جز آن و ترنج نوعی از آن است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : و از بلخ ترنج و نارنج و نیشکر و نیلوفر خیزد. ( حدود العالم ).
سکندربیامد ترنجی بدست
ز ایوان سالار چین نیم مست.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

بالنگ، بادرنگ، چین وشکن، چین دار، درشت ودرهم
( اسم )۱- چین و شکن.۲- سخت در هم فشرده در هم کشیده . ۴- خشک شده درشت گردیده.
تنج باشد . بمعنی فراهم نشاندن .

فرهنگ معین

(تُ رُ یا رَ )(اِ. ) ۱ - چین و شکن . ۲ - سخت در هم فشرده .
( ~. ) (اِ. ) نقشی است در میانة قالی یا قالیچه که آمیزه ای است از گل و برگ و شاخه های اسلیمی .
(تُ رَ ) (اِ. ) ۱ - بالنگ . ۲ - میوة درخت بالنگ .

فرهنگ عمید

= ترنجیدن
۱. (زیست شناسی ) = بالنگ: رسم ترنج است که در روزگار / پیش دهد میوه پس آرد بهار (نظامی۱: ۷ ).
۲. نوعی نقش ونگار که از ترکیب گل، برگ، و طرح های اسلیمی ساخته می شود و بیشتر در نقشۀ قالی، قالیچه، پردۀ قلمکار، کاشی، و تذهیب کاری در وسط نقش های دیگر قرار می گیرد و گاهی در چهارگوشۀ آن طرح های سه گوشه به شکل لچک ساخته می شود.

گویش مازنی

/terenj/ درختچه ای بوته ای و خاردا، دارای میوه ی گرد که نرسیده ی آن مثل هندوانه است و دارای رگه های سبز و اندازه اش به اندازه ی دانه ی نخود است

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تُرَنج، از نقش های کهن اسلامی و ایرانی، بیشتر برای تزیین جلد و صفحات کتاب ها بویژه قرآن کریم، و نیز تزیین قالی و اشیای دیگر بکار می رود.
ترنج معمولاً لوزی یا بادامی شکل و گاه چهارگوش یا بیضی یا گرد، همچون خورشید یا ستاره یا گل های چند پر، است. این نقش غالباً در وسط زمینه قرار می گرفته و داخل آن با برگ و گل و طرح های اسلیمی یا تصاویری از حیوان و انسان پُر می شده است. در جلد قرآن ها و کتب مذهبی معمولاً داخل ترنج را با آیات قرآن و احادیث پیامبر اکرم تزیین می کرده اند. گاهی بر بالا و پایین ترنج، «سرْترنج» می افزایند که شامل دو طرح قرینه کوچکتر است. اگر طرح دو سرترنج متقارن نباشد، طرح پایین را «ته ترنج» می نامند. معمولاً در چهار گوشه طرح های ترنج دار نقشی از یک چهارم ترنج به نام «لَچَک» دیده می شود که در این صورت به این مجموعه «لچک ترنج» گفته می شود.
نحوه پیدایش
از نحوه پیدایی این نقش و شکل اولیه آن اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی آن را صورت تغییر یافته ای از نقش خورشید و برخی آن را همان نقش حوض می دانند که به تدریج و با تغییر معماری حوض، طرح ترنج نیز به اشکال لوزی، شش گوشه و هشت گوشه بدل شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم، مؤمنِ قرآن خوان به «اُتْرُجَّة» (ترنج) تشبیه شده است و احتمالاً نقشمایه اصلی این نگاره در دوره اسلامی با الهام گرفتن از این حدیث ، میوه ترنج بوده است. لینگز از ترنج با نام «شُجَیره» یاد کرده و آن را نماد «شجره طیبه» می داند که به صورت های گوناگون در حاشیه صفحاتی از قرآن های قدیمی دیده می شود. ترسیم نقش ترنج در حاشیه صفحات قرآن کریم یا در وسط سجاده ها و نیز در اماکن مقدّس، مانند مسجد شیخ لطف اللّه در اصفهان و مسجد قوام الدین در مصر و مساجد عثمانی از جمله مسجد سلطان احمد، نشان می دهد که احتمالاً ترنج در نزد مسلمانان جنبه مذهبی داشته است
استفاده گسترده از این نقش
از حدود قرن سوم تا پنجم، ترنج در اغلب کشورهای اسلامی از طرح های اصلی تذهیب شد و بر حاشیه صفحات قرآن، ترسیم ترنجی درشت و پیچ درپیچ با گلبرگ ها یا سرترنج های مفصّل و بیرون زده از حاشیه رواج یافت. بر روی جلد قرآنی متعلق به ۲۹۲، ترنجی به شکل دایره و شمسه مانند کشیده شده است که از نمونه های کهن نقش ترنج به شمار می آید. این قرآن در کتابخانه چستربیتی، دابلین نگهداری می شود. ایرانیان از زمان باستان میوه ترنج (بادرنگ) را می شناخته اند و احتمالاً از دیرباز نقش آن را می کشیده اند. در حجاری ها و فلزکاری ها، نقش ترنج بر روی لباس برخی از پادشاهان ایرانی پیش از اسلام وجود داشته، اما ظاهراً ترسیم این نقش در دوره اسلامی رایج شده است. در ایران ، از دوره تیموریان (ح ۷۷۱ـ ۹۱۶) به بعد، نقش ترنج بر روی جلد کتاب ها به وفور ترسیم گردیده است. در این دوره، ترسیم ترنج با پیرامون کنگره دار در وسط جلدها رواج یافت. بتدریج تزیین داخل ترنج پیچیده تر شد و تزیین لچک ها نیز، به پیروی از ترنج میانی، کنگره دار شد. در دوره صفوی (ح ۹۰۶ـ ۱۱۳۵) و قاجار (۱۲۰۰ـ۱۳۴۴) تذهیب کاران تصاویر متنوع و زیبایی از ترنج پدید آوردند که لبه اضلاع آن کنگره دار بود و در وسط جلدهای روغنی نقش می شد. در این دوره، معمولاً نقش داخلی ترنج ها با نقش لچک ها یکسان بود و اغلب داخل آن ها با نقش گل و مرغ در متن طلایی تزیین می شد. از قرن دهم مُهرهای تخم مرغی شکل ساخته شد که در جلدسازی اسلامی از آن بسیار استفاده می کردند و سفیانی در قرن دهم در رساله ای به نام صناعة تسفیر الکتب و حلّ الذهب آن ها را «مُهر ترنج» نامیده است. ترسیم طرح ترنج بر روی جلد کتاب ها در دیگر سرزمین های اسلامی، به ویژه در هند و مصر و عثمانی، به تقلید از ایرانیان معمول بود، از جمله در سیواس از ۶۰۸ به بعد، در قونیه از ۶۷۹ به بعد، در بغداد از ۶۸۵ به بعد، در قاهره از ۷۹۵ به بعد، در هرات از ۸۲۳ به بعد و در استانبول از ۹۱۴ به بعد این کار رواج یافت. کاربرد این طرح در مناطق و دوره های گوناگون رواج گسترده آن را تأیید می کند. در عثمانی ترسیم این نقش با رنگ ها و اشکال خاص تا قرن سیزدهم رواج بسیار داشت.
کاربرد بر قالی
...

دانشنامه عمومی

ترنج (آلبوم). ترنج، اولین آلبوم رسمی محسن نامجو است. آلبوم ترنج مدت ها در دفتر شعر و موسیقی وزارت ارشاد در انتظار مجوز مانده بود و در نهایت مجوز انتشار آن توسط مرکز موسیقیِ راپورت صادر شد. [ ۱]
ضبط این آلبوم با گروه ماد و در استودیو رهگذر انجام شده است.
• ترنج - براساس شعرهایی از حافظ و خواجوی کرمانی
• رو سر بنه به بالین - شعر از مولوی و باباطاهر
• تلخی نکند - شعر از مولوی
• واوا لیلی - شعر از بابا طاهر
• ترسم که - شعر از حافظ
• دل می رود - شعر از حافظ
• جُره باز - شعر از بابا طاهر
• در میان جان ( ونگ ونگ ) - شعر از عطار
زلف - شعر از حافظ
قطعهٔ تصویری رو سربنه به بالین نیز در نسخهٔ رسمی آلبوم قرار دارد که تنها توسط رایانه قابل مشاهده است.
عکس ترنج (آلبوم)

ترنج (شهر). تُرَنج ( به لاتین: Turunç ) شهری در ترکیه است که در اژه ( ابهام زدایی ) واقع شده است. [ ۱]
عکس ترنج (شهر)عکس ترنج (شهر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:بادرنگ

جدول کلمات

بالنگ

مترادف ها

bergamot (اسم)
ترنج، اترج، نوعی میوه از خانواده نارنج

پیشنهاد کاربران

#ترنج
این واژه از ریشه پارسی بادرنگ است که اورب ها ( عرب ها ) ان را ترنج گویند و امروزه در فارسی نیز از ان بهره میبرند.
واژه بادرنگ از ریشه ایران باستان و اوستایی است.
باد رنگ
در نسک ( کتاب ) پهلوی آن را وادرنگwādrūng گفته اند.
...
[مشاهده متن کامل]

مگول ها یا منگول ها ( مغول ) آن را باترنگ میگویند از ریشه وادرنگ پارسی
اورب ها آن را اترنج میگویند از ریشه وادرنگ پارسی
بادرنگ = واد رنگ = واد یا باد رنگ است
#باد
واژه باد از ریشه ایران باستان و آریایی
Hw�Hatah
است در اوستایی آن را وادتا یا وادها vāta گفته اند
که در گذر سده ها به واد و امروزه به باد دگرگون شده است.
تمام سرزمین های ترک زبان که در گذشته پارسی زبان بوده اند هنوز از ریشه پارسی باد بهره می برد
https://en. m. wiktionary. org/wiki/Reconstruction:Proto - Iranian/HwáHatah
واژه went ونت در انگلیسی
واژه went وونت ( با او گفته میشود ) در فرانسه
واژه ونتو vento در ایتالیایی
واژه vint وینت در رومانیایی
واژه. viento وینتو در اسپانیایی
همگی از ریشه پارسی و ایرانی واد و باد است.
https://en. m. wiktionary. org/wiki/ventus#Latin
بادرنگ یا وارد رنگ به چم برنگ واد یا باد است.
چرا این نام ؟
به لیمویی که در هندوستان و اپاختر ( شمال ) ایران کشت میشود و اسیدی تر است و بعد از خوردن آن شما دم بر میآوری و ها میکنی ( واکنش به خوردن تندی و ترشی زیاد ) بادرنگ گفته میشود. از این میوه برای بیماری های تنفسی مانند سرماخوردگی که باز کننده کانال های هوایی بدن است بهره برده میشود
و گزینش این نام از سوی ایرانی ها نشان دهنده آشنایی ایشان با ویژگی ها سودمند این میوه برای بیماری ها هزاران سال پیش است
@iranaryan
مارادر ایتا دنبال کنید

نگاه شود به واژه رنگ
رنگ = گونه
ترنج = ترنگ = تر رنگ = ترش رنگ= ترش گونه می باشد
ریشه پرتقال هم پارسی هست
لطفا الکی ترکیش نکن
ترکی رپتی به فارسی نداره یه زبان جدایی هست
ریشه اصیل ایرانی داره. . معمولا به خوشمزه ترین میوه درخت پرتقال ترنج میگن همینطور به گل وسط فرش💜
اگر دارید دختر دار میشید اسم قشنگ خاص و تکی هستش!
بالنگ، طرح چهارگوشه، طرح گل وبوته دار، طرح اسلیمی قالی
ترنج نام ایرانی و پارسی پرتقال هست. پرتقال ریشه ترکی دارد که معربش برتقال است حال آنکه درخت این میوه از زمان باستان در ایران کاشته می شده و نیز واژه انگلیسی orange نیز از نام فارسی ترنج ریشه گرفته است.
...
[مشاهده متن کامل]
آمیخته شدن واژگان مغولی ترکی با زبان کهن پارسی این نام زیبا و خوش آهنگ را از این میوه بهشتی ربوده و بسیاری آنرا مترادف با میوه بالنگ می دانند که خود نامی ایرانیست و قطعا نیازی به دو نام برای یک میوه کم مصرف نیست؛ و اگر نیک به نام های نارنج، بالنگ، و نارنگی بنگریم انگار پرتقال در این میان وصله ناجور باشد به چشم می آید.

ترنج ریشه ی اصیلی دارد و من هم خواهرش هستم

ترنج:[ اصطلاح فرش بافی] به بخش مرکزی فرش که معمولاً مدور یا بیضی شکل است ترنج گفته می شود.
نوعی اسم دخترانه.
بوی خوش
اسم دختر در زبان لری بختیاری
ترنج::تورنج
میوه از خانواده مرکبات
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس