حمیم


مترادف حمیم: دوست، شفیق، مهربان، یار، خویش، خویشاوند، قریب، قوم، وابسته، گرم، صمیم، خوی، عرق

فرهنگ اسم ها

اسم: حمیم (پسر) (عربی) (تلفظ: hamim) (فارسی: حمیم) (انگلیسی: hamim)
معنی: خویشاوند نزدیک، دوست و همراه بسیار صمیمی، آب جوشان جهنم
برچسب ها: اسم، اسم با ح، اسم پسر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

حمیم.[ ح َ ] ( ع ص ، اِ ) قریب و خویشاوند. ج ، اَحِمّاء. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). و گاه حمیم برای جمع مؤنث نیز آید. ( منتهی الارب ). || دوست. صدیق.( اقرب الموارد ). || آب گرم. ( منتهی الارب )( اقرب الموارد ) ( ترجمان علامه جرجانی ) :
شعر من ماء معین و شعر تو ماء حمیم
کس خورد ماء حمیمی چون بود ماء معین.
منوچهری.
|| آب سرد. ازاضداد است. || گرما. || باران که بعد گرمای سخت بارد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). باران تابستانی. ( دهار ). || خوی. ( منتهی الارب ). عرق. ( اقرب الموارد ). گویند طاب حمیمک ؛ اَی عرقک. || مرد تب گرفته. ( منتهی الارب ). || شراب دوزخیان از مس گداخته. ( زمخشری ) : الا حمیماً و غساقا جزاءً وفاقا. ( قرآن 25/78 -26 ). || یکی از چهار نهر دوزخ ، و آن سه دیگر غسلین و مهل و قطران است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || از بحرهای مستحدث نزد عروضیان.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - خویشاوند قریب نزدیک . ۲ - دوست صدیق . جمع : احمائ . ۳ - آب گرم . جمع : حمائم ( حمایم ) . ۴ - آب سرد . ۵ - گرما . ۶ - عرق خوی .

فرهنگ معین

(حَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - خویشاوند، نزدیک . ۲ - دوست ، صدیق . ج . احماء.

فرهنگ عمید

۱. آب گرم.
۲. (صفت ) دوست.
۳. (صفت ) گرم.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی حَمِیم: خویشاوندی که نسبت به آدمی مشفق باشد -دوست - آب بسیار داغ و بسیار سوزنده -حرارت بسیار زیاد
معنی یُبَصَّرُونَهُمْ: آنان را نشانشان میدهند (مصدر تبصیر که فعل یبصر از آن مشتق است ، به معنای نشان دادن و روشنگری است ، و معنای عبارت "وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً یُبَصَّرُونَهُمْ" که خویشاوند هر کسی را به او نشان میدهند ، ولی او به خاطر گرفتاریهای خودش احوالی از آنا...
ریشه کلمه:
حمم (۲۱ بار)

حمیم. آب داغ. در مجمع گوید: «اَلْحَمیمُ الْماءُ الْحارِّ» راغب گوید: «اَلْحَمیمُ: اَلْماءُ الشَّدیدُ الْحَرارَةِ» . در مفردات گوید: آب گرمی را که از منبع خود می‏شود، حمّه گویند. و بدین اعتبار به عرق انسان و حیوان حمیم آب گرم و یا به جهت اینکه سبب عرق کردن است حمّام گفته‏اند. علّت اینکه تب را حمّی گفته‏اند آن است که در آن حرارت زیاد هست و یا سبب عرق کردن است. و به خویشاوند مهربان حمیم گفته‏اند گوئی که در حمایت قرابت خود حادّ و داغ می‏شود. * برای ما واسطه هائی نیست و نه دوست مهربانی هست . به نظرم حمیم به معنی مطلق مهربان باشد که در حمایت طرف، گرم و محکم است و احتیاج به خویشاوند بودن نیست مثل آیه گذشته که درباره صدیق است ومثل . حمیم بیست بار در قرآن مجید به کار رفته شش مرتبه به معنی مهربان و بقیّه به معنی آب جوشان .

جدول کلمات

خویش , دوست,خویشاوند

پیشنهاد کاربران

جوششی همچون آب سوزان ( کغلی الحمیم ) . ( دخان 46 )
حمیم به معنی آب داغ و جوشان و گاه به دوستان صمیمی و گرم نیز اطلاق می شود ، و در اینجا منظور همان معنی اول است
( تفسیر نمونه ج : 21 ص : 205 )
حمیم به معنی آب داغ و سوزان که یکی از نوشابه های دوزخیان می باشد ، در برابر انواع شراب طهور که برای بهشتیان ذکر شده است. ( تفسیر نمونه ج : 19 ص : 321 )
گرم و صمیمی
ﺣﻤﻴﻢ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺁﺏ ﺩﺍﻍ ﺍﺳﺖ ﻭ با ﻛﻠﻤﻪ یﺣﻤّﺎم ﻫﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ. ﻭ ﺭﻭی ﺁﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺟﻮﺷﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻧﻮﺷﻴﺪ. و گاهی صِرف، گرمی آن مد نظر است مانند
کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ.
...
[مشاهده متن کامل]

ﮔﻮﻳﻲ ﺩﻭﺳﺘﻲ گرم ﻭ ﺻﻤﻴﻤﻰ . و از آنجا که دوست گرمابخش زندگی است حمیم به معنای دوست هم آمده است مانند وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا ﻭ ﻫﻴﭻ ﺩﻭﺳﺖ ﺻﻤﻴﻤﻰ ﺍﺯ [ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ] ﺩﻭﺳﺖ ﺻﻤﻴﻤﻰ ﺍﺵ ﻧﭙﺮﺳﺪ.

با توجه به آیه: لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمیمٍ وَ عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُون‏.
به گوشه ه‏ایی از مجازات های دردناک دوزخیان اشاره کرده، می فرماید: "نوشیدنی ه‏ایی دارند از آب داغ و سوزان به همراه عذاب دردناک در برابر پشت ‏پازدنشان به حق و حقیقت".
...
[مشاهده متن کامل]

و همچنین در آیه: وَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ.
می فرماید: و آنها که راه کفر و انکار پوییدند و طبعا عمل صالحی نیز نداشتند ( زیرا ریشه عمل خوب اعتقاد خوب است ) مجازات دردناک، و نوشیدنی از آب گرم و سوزان و عذاب الیم به خاطر کفرشان در انتظارشان است".
با توجه به این دو آیه در می یابیم که مراد از شراب حمیم ؛ آب داغ و سوزان می باشد.

بپرس