خاندان اشتیانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خاندان آشتیانی. خاندان آشتیانی از روحانیونی با نفوذی بودند که نقش آن ها در جای جای مسائل حساس و حیاتی ایران به چشم می خورد. سرخاندان آن ها نقش مهمی در تحریم تنباکو داشت و بقیه افراد این خانواده در مسئله مشروطیت، کودتای ۱۲۹۹ و مخالفت با کابینه سید ضیاالدین و همین طور مخالفت شدید با جمهوری رضاخانی و غیره نقش تاثیرگذاری داشتند.
میرزا حسن آشتیانی متولد (۱۲۴۸ق) از علمای بزرگ تهران بود. وی در اصل آشتیانی بود و در سیزده سالگی برای تحصیل به بروجرد رفت. در آنجا چهار سال تحصیل کرد و از آنجا به نجف رفت. وی از شاگردان "انصاری" بود و پس از درگذشت استادش به تهران آمد و در آنجا به درس و بحث پرداخت که نقش و نفوذ او در تحریم تنباکو و منصرف شدن "ناصرالدین شاه" از دادن این امتیاز مشخص می شود و با قاطعیت می توان گفت که اساس کار در الغاء امتیاز حکم او بوده است و همچنین او برخلاف حکم "میرزای شیرازی عمل" ننمود و شورشی در تهران برپا کرد و نامه ای به "ناصرالدین شاه" نوشت که شاه مجبور به لغو این امتیاز شد. میرزا حسن آشتیانی سه فرزند داشته است به نام "مرتضی آشتیانی"، "مصطفی" و "هاشم" که زندگینامه هر کدام در زیر آمده است و در ادامه زندگی نامه فرزندان آن ها که موقعیت و منصبی داشته اند آورده شده است.
مرتضی آشتیانی
"حاج شیخ مرتضی آشتیانی" فرزند ارشد "حاج میرزا آشتیانی" که در واقعه تحریم تنباکو شخصیتی مشهور است. در سال (۱۲۸۰ق) در تهران متولد شد. وی دوران نوجوانی خود را صرف تحصیل علوم مذهبی در نزد پدر و سایر روسای مذهبی نمود. در انقلاب مشروطیت ایران او از رهبران روحانی مشروطه خواه به شمار آمد و به همین دلیل پس از واقعه مسجد شاه در روز (چهارشنبه ۱۶ شوال ۱۳۲۳ه. ق) به همراه روحانیون معروف "سیدمحمد طباطبایی"، "سید عبدالله بهبهانی"، صدرالعلما "سیدجمال افجه ای"، "میرزا مصطفی آشتیانی"، "سیدصادق کاشانی"، "شیخ محمدرضا قمی" و جمع کثیری از طلاب حوزه های دینی و کسبه حضرت عبدالعظیم رفته و در آنجا متحصن می شوند. پس از مراجعت از "حضرت عبدالعظیم" برای ادامه دادن جریان نهضت مشروطیت و هماهنگی عمومی مجمعی با روحانیون متنفذ آن روز تشکیل دادند و هر شب جمع می شدند و در مورد مسایل سیاسی روز صحبت و مشورت می کردند. حاج شیخ مرتضی آشتیانی پس از فتح تهران توسط مشروطه خواهان و قبل از کودتای (اسفند ۱۲۹۹) "رضاخان" به مشهد رفت و مقیم آنجا می شود؛ به طوری که بعدها یکی از روسای روحانیون آنجا می شود. پس از به قدرت رسیدن "رضاشاه" وی که در اثر سفر به ترکیه و دیدار با "کمال آتاتورک" تصمیم گرفت که در ایران سریعتر تمدن غربی را پیاده کند که منجر به کشف حجاب شد. این عمل مورد اعتراض روحانیون و مردم قرار گرفت و مردم به خانه حاج شیخ مرتضی آشتیانی پناه بردند، حاج شیخ مرتضی آشتیانی به همراه هفت تن دیگر از روحانیون مشهد تلگرافی خطاب به "رضاشاه" فرستاد و در آن از "رضاشاه" خواستند که طرح حجاب زدایی و تغییر لباس مردان را متوقف سازد که پاسخ تلگراف دستگیری روحانیون بود که فقط از بین تمام روحانیون حاج شیخ مرتضی آشتیانی به خاطر نفوذ و مقام روحانیش "رضاخان" از دستگیری او صرف نظر کرد. حاج شیخ مرتضی آشتیانی در (۲۸ آبان ماه ۳۲۵) در مشهد در سن ۸۵ سالگی وفات کرد و در همان مشهد به خاک سپرده شد.
مصطفی آشتیانی
"مصطفی آشتیانی" پسر دوم "حاج میرزا حسن" مجتهد معروف، ساکن تهران بود. به دلیل دوستی با "میرزاعلی اضعر خان" (اتابک اعظم) و به واسطه نفوذ پدرش در روزگار خود معروف و تقریبا مرجع خاص و عام در مسائل عمومی بود. در اواخر (۱۳۳۶ق) که عده ای از علمای تهران به «حرم عبدالعظیم» رفتند و علیه "محمدعلی شاه" متحصن شدند. "میرزا مصطفی" یکی از روسای آن دسته بود، در اوایل سال ۱۳۲۷ به تحریک دربار "محمدعلی شاه" عده ای شبانه به خانه ی او ریختند و او را به طرز وحشتناکی به قتل رساندند. سن او بیشتر از ۵۰ سال نبود.
میرزا هاشم آشتیانی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس