خرشاد

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

خرشاد. [ خ ُ ] ( اِ ) خرشا. آفتاب. خورشید. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان قاطع ) :
گشته از فیض تابش خرشاد
کوه در سبز و بوم و بر آباد.
روحانی ( از فرهنگ جهانگیری ).

فرهنگ معین

(خُ ) (اِ. ) خورشید.

فرهنگ عمید

= خورشید

پیشنهاد کاربران

بپرس