خورزاد

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

خورزاد. [ خوَرْ / خُرْ ] ( ص مرکب ) زاده خور. زیباروی.

خورزاد. [ خُرْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مصعبی بخش حومه شهرستان فردوس. این دهکده کوهستانی و معتدل و با 305 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه و زعفران. شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

گویش مازنی

/Khoor zaad/ پسر پادوسبان از شاهان پادوسبانی در رستمدار

دانشنامه عمومی

خورزاد روستایی در دهستان مصعبی بخش آیسک شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی ایران است. براساس لغت نامه دهخدا، خورزاد دهی است از دهستان مصعبی بخش حومه شهرستان فردوس، دارای ۳۰۶ تن سکنه، محصولاتش غلات، زعفران و پنبه است. [ ۱] [ ۲]
خورزاد در فاصله ۱۸ کیلومتری سرایان قرار دارد و مردمش به گویش تونی صحبت می کنند. [ ۳]
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۷۴ نفر ( در ۳۴ خانوار ) بوده است. [ ۴]
عکس خورزاد
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس