ذات الاشظاظ

لغت نامه دهخدا

ذات الاشظاظ. [ تُل ْ اَ ] ( اِخ ) مقریزی در امتاع الاسماع در حوادث سال هشتم از هجرت آرد: فخرج بسربن سفیان علی صدقات بنی کعب... فجاء و قد حل بنواحیهم من بنی تمیم بنوعمروبن جندب بن العنبربن عمروبن تمیم. فهم یشربون علی غدیرلهم بذات الاشظاظ. و یقال عسفان. ( امتاع الاسماع جزء اول صفحه 434 ).

فرهنگ فارسی

مقریزی در امتاع الاسماع در حوادث سال هشتم از هجرت آرد .

پیشنهاد کاربران

بپرس