ذلیلی

لغت نامه دهخدا

ذلیلی. [ ذَ ] ( حامص ) ذِلّت. مذلَّت :
ذلیلی در طمع میدان به تحقیق
چو عزت در قناعت دان و توفیق.
( منسوب به ناصرخسرو ).

فرهنگ فارسی

ذلت مذلت خواری .

فرهنگ معین

(ذَ ) [ ع - فا. ] (حامص . ) ذلت ، خواری .

پیشنهاد کاربران

بپرس