ذو الزوائد

لغت نامه دهخدا

ذوالزوائد. [ ذُزْ زَ ءِ ] ( ع اِ مرکب ) اسد. شیر.

ذوالزوائد. [ ذُزْ زَ ءِ ] ( اِخ ) الجهنی. صحابی است و روایتی از رسول صلوات اﷲ علیه دارد که به حجةالوداع استماع کرده است. لکن نام او در جائی ضبط نشده است. ( المرصع ابن الأثیر ). و صاحب عیون الاخبار کنیت او را ابوالزوائد آورده است. و صاحب قاموس الاعلام گوید که سپس در مدینة میزیسته است.

فرهنگ فارسی

الجهنی . صحابیست و روایتی از رسول صلوات الله علیه دارد که بحجه الوداع استماع کرده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس