رزادیق

لغت نامه دهخدا

رزادیق. [ رَ ]( ع اِ ) ج ِ رُزْداق. ( ناظم الاطباء ) ( دهار ) ( از اقرب الموارد ). ج ِ رُزْداق ، معرب روستا. روستاها : مرد به شهر آمد و طواف میکرد و در رزادیق و رساتیق میگشت. ( سندبادنامه ص 304 ). رجوع به رُزْداق شود.

فرهنگ عمید

= رستاق

پیشنهاد کاربران

بپرس