سنکوپ


مترادف سنکوپ: بی هوشی گذرا، بی هوشی زودگذر، غش، اغما

معنی انگلیسی:
syncope

دانشنامه آزاد فارسی

سَنْکوپ (syncope)
اصطلاحی پزشکی برای هر نوع از دست رفتن موقت هوشیاری، ازجمله غش کردن.

سنکوپ (موسیقی). سَنکوپ (موسیقی)
در موسیقی به معنای ضعیف شدن یک ضرب قوی به سبب اتصال به ضرب ماقبل از خود. به عبارت دیگر، وصل شدن ضرب ضعیف به ضرب قوی بعد از خود، ضرب قوی را نیز ضعیف می کند در این صورت به آن نت، نت سنکوپ شده می گویند. سنکوپ بر دو نوع است: ساده و شکسته. سنکوپ ساده بر روی دو نت با کشش مساوی و سنکوپ شکسته بر روی دو نت با کشش های متفاوت صورت می گیرد. در صورتی که به جای ضرب قوی، به خصوص در ابتدای میزان سکوت بیاید، به آن «ضدضرب» می گویند که در حقیقت نوعی سنکوپ به شمار می آید. واژۀ سنکوپ در موسیقی ضربی کاربُرد دارد.

مترادف ها

syncope (اسم)
توقف، غش، متوقف شدن، همبرش، سنکوپ، حذف هجا

پیشنهاد کاربران

سَنکوپ ١. [پزشکی] سینکُپ، سَنکُپ، ( دچارِ ) بیهوشیِ گذرا ٢. میخ شدن، میخکوب شدن، خشک شدن، گُرخیدن، کف کردن، بُریدن ٣. میخ - شده، میخکوب - شده، هاج - و - واج، گُرخیده، کف - کرده، بُریده
سَنکُوپ، سَنکُپ -
سنگ کوب هم می گویند ( دواملایی است ) -
واژه ای فارسی - تر کیبی از سنگ و کُپ ( دهان )
syncope برگرفته شده از فارسی است!
معنی: میخ شدن، خشک شدن، هاج و واج، خیره خیره! - گُرخیدن، کف کردن، بریدن، خفن! - ایست قلبی و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: ماشین منو یارو دید و سنکوپ کرد >>> یعنی فلانی ماشین منو ( که البته ندارم ) دید و فَکِش اومد پایین ( گُرخید ) !

بپرس