سها

/sohA/

مترادف سها: اختر، ستاره، کوکب، نجم

متضاد سها: مهر، خورشید

معنی انگلیسی:
name of a dim star in ursa

فرهنگ اسم ها

اسم: سها (دختر) (عربی) (کهکشانی) (تلفظ: sohā) (فارسی: سها) (انگلیسی: soha)
معنی: نام کوچک ترین ستاره صورت فلکی دب اکبر، ( اَعلام ) ( در نجوم ) ستاره ی کم نوری در کنار ستاره ی عناق در صورت فلکی دب اکبر که در قدیم قوّت چشم و دوربینی آن را با این ستاره امتحان می کردند، ( عربی ) ( در نجوم ) ستاره ی کم نوری در کنار ستاره ی عناق در صورت فلکی دُب اکبر که در قدیم قوت چشم و دوربینی آن را با این ستاره امتحان می کردند، نام کوچکترین ستاره ی دب اصغر که در قدیم چشم پزشکان از آن برای آزمون صحت بینایی استفاده می کرددند
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم دختر، اسم عربی، اسم کهکشانی

لغت نامه دهخدا

سها. [ س ُ ] ( اِخ ) ستاره معروف باریک در بنات النعش و آن متصل است با ستاره دوم از سه ستاره بنات. ( غیاث ) ( آنندراج ). ستاره ای است ریزه و بسیار خفی در بنات النعش صغری. ( منتهی الارب ). ستاره ای است در نهایت خردی نزدیک کوکب دوم و از دوکوکب ذنب دب اکبر و نور چشم را بدان امتحان کنند. ( یادداشت بخط مؤلف ) : به پهلوی او [ عناق ]ستارگکی است خرد نام او سها. ( التفیهم ابوریحان ).
تا بتابش نبود نجم سها همچو سهیل
تا بخوبی نبود هیچ ستاره چو قمر.
فرخی.
معروف ناپدید سها بود بر فلک
من بر زمین کنون بمثال سها شدم.
ناصرخسرو.
ظاهر آن آفتاب کز نورش
آفتاب فلک سها باشد.
مسعودسعد.
آنگاه قدر او بشناسند با یقین
کآید شب و پدید شود بر فلک سها.
سنایی.
چنان به نور دو چشمم رسید نقصانی
که جز سها ننماید مه منیر مرا.
سوزنی.
چو شنگرف گون شد ز خورشید عالم
سماک و سهیل و سها گشت غارب.
حسن متکلم.
خورشید را بر پسر مریم است جا
جای سها بود به بر نعش و دخترش.
خاقانی.
میکرد سها ز همنشینان
نقادی چشم تیزبینان.
نظامی.
این برون از آفتاب و از سهاست
وآن درون از عکس انوار علاست.
مولوی.
در نعت او زبان فصاحت کجا رسد
خود پیش آفتاب چه پرتو دهد سها.
سعدی.
انوار آفتاب چو پیدا شود زشرق
پیدا بود که چند بود رونق سها.
سلمان ساوجی.

فرهنگ فارسی

ستاره ای ریز و خفی در دب اکبردر پهلوی عناق که ستاره وسطی از بنات باشد و آنرا با چشم غیر مسلح دشوار توان دید .
ستارهای ریزوکم نوردردب اصغر
ستاره معروف باریک در بنات النعش و آن متصل است با ستاره دوم از سه ستاره بنات ستاره ایست ریزه و بسیار خفی در بنات النعش صغری

فرهنگ معین

(سُ ) [ ع . ] (اِ. ) ستاره ای کوچک و کم نور در صورت فلکی دب اکبر در انتهای ملاقه پهلوی عناق .

فرهنگ عمید

ستاره ای کم نور در دب اصغر.

فرهنگستان زبان و ادب

{Alcor} [نجوم] ستارۀ 80 دب اکبر که کوتوله ای از ردۀ الف 5 با قدر 0/4 واقع در فاصلۀ 90 سال نوری است و با ستارۀ عناق ستاره ای دوگانه می سازد که با چشم غیرمسلح دیده می شود

گویش مازنی

( سه آ ) /seaa/ زمین فاقد درخت

دانشنامه عمومی

ستاره سُها ( Alcor ) یا ۸۰ خرس بزرگ ( UMA 80 ) نزدیک ستاره مئزر، و یکی از هفت ستارهٔ بنات النعش در صورت فلکی خرس بزرگ ( دب اکبر ) است. امروزه فاصله آن با مئزر حدود ۱۲ دقیقه قوسی است، یعنی حدود یک سوم قطر ظاهریِ ماه کامل. در عربی این دو ستاره را اسب و سوار نامیده اند.
این ستاره دارای قدر ظاهری حدود ۴ است که البته امروزه آسان تر از گذشته دیده می شود. دلیل اینکه این ستاره نسبت به قبل پرنورتر شده است، این است که یا به مرور زمان فاصله زاویه ای آن از مئزر بیشتر شده است، یا این که نور ستاره مئزر کاهش یافته است، و امکان دیده شدن این ستاره را آسان تر کرده است. برخی همین هفت ستاره را دُبّ اکبر می دانند، ولی صحیح آن است که این ستاره ها فقط بخشی از دب اکبر هستند، و صورت فلکی دب اکبر دارای ستاره های بیشتری است.
این ستاره، یک ستاره دوتایی است که شامل دو ستاره عناق ( mizar ) و سُها ( alcor ) است؛ اما در واقع این دو، هیچ ارتباطی باهم ندارند و یک دوتایی اپتیکی هستند. ستاره س ها به دلیل اینکه در صورت فلکی معروف خرس بزرگ قرار دارد و در عهد باستان برای سنجش عملکرد بینایی مورد استفاده قرار می گرفته، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
هرچند س ها ستاره ای نزدیک مئزر است و حرکت ظاهری شان با هم است، ولی معلوم نیست که نزدیکی آن ها فقط از جهت ظاهری است، یا این که این دو ستاره تشکیل یک ستاره دوتایی را می دهند. البته خود س ها نیز شامل دو ستاره نزدیک به هم است.
در زبان های اروپایی آن را علاوه بر Alcor، به نام های Suha ( و یا Al Sahja ) هم می نامند. برخی معتقدند دیگر اسامی انگلیسی آن ( Alcor و Saidak ) هم دارای ریشه عربی هستند. اولین کسی که به این ستاره در کتاب خود اشاره کرده است، ستاره شناس مسلمان ایرانی، عبدالرحمان صوفی در کتاب مشهور صورالکواکب بوده است.
در برخی گزارش های تاریخی نقل قول هایی از بزرگان مذهب شیعه اشاره هایی به این ستاره نموده اند. ( کسی که یتیم آل محمد را از شبهات رهایی دهد و او را از جهالت خارج کند، ارزشش بالاتر است از کسی که یتیم ها را آب و غذا می دهد و همانند برتری خورشید بر ستاره کم نور سها است ) . [ ۱]
سُها اسمی عربی است. اگر آن را به صورت سُهیٰ به عنوان اسمی مشتق ( دارای ریشه فعلی ) در نظر بگیریم، صیغه مجهول از ریشه سَهَوَ، به معنای فراموش شده است. شاید به دلیل نور کمی که داشته است در آسمان شب، به فراموشی سپرده شده است. البته امروزه این ستاره آسان تر از قبل دیده می شود، که ممکن است به این دلیل باشد که یا نسبت به قبل پرنورتر شده است، یا این که به مرور زمان فاصله زاویه ای آن از عناق ( مئزر ) بیشتر شده است، یا این که نور ستاره عناق کاهش یافته است، و امکان دیده شدن این ستاره را آسان تر کرده است.
عکس سهاعکس سهاعکس سها

سها (ایجرود). سها یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در جنوب زنجان واقع شده است. [ ۱] براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، سها ۶۰۱ نفر جمعیت دارد. [ ۲] این روستای پرآب و خوش آب و هوا در نتیجه ی سیاست های اشتباه دولتمردان در دوره ریاست جمهوری رفسنجانی جهت سد سازی در روستای پایین دست خالی از سکنه شد و اهالی مظلوم روستا مجبور به ترک زمین های اجدادی شدند. با وجود عدم همکاری دولت در احداث جاده و تامین حداقل امکانات رفاهی نظیر برق و گاز بسیاری از ساکنان سابق روستا به دلیل بی کاری اقدام به مهاجرت معکوس از شهر به روستا کردند. قوم بیات ، خالقی ، عبدی و اصفهانی رایج ترین اقوام میباشند
عکس سها (ایجرود)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

سُها
ستارۀ کوچک و کم فروغ قدر چهارم در نزدیکی ستارۀ عناق، از مجموعۀ هفت اورنگ مِهین (بنات النعش کُبری) در صورت فلکی دُب اکبر. در گذشته، یافتن ستارۀ سُها آزمونی برای سنجش بینایی چشم اشخاص بود.

پیشنهاد کاربران

( ( زِنهار: آن را با واژه عربی "سُهی یا سُها" یکسان ندانید:
نام کوچکترین ستاره دب اکبر، در زمانِ کهن برای بینایی سنجی بهره می بردن!
یکی از فرنام ( لقب ) "نجمه خاتون": همسر امام موسی کاظم و مادرِ امام رضا و حضرت معصومه ) )
...
[مشاهده متن کامل]

سَهی: سَه ( sah ) ، سَها -
واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
نام دختر پادشاه یمن، همسر ایرج ( پسر فریدون ) در شاهنامه
در پهلوی به فراوانی از آن واژه ساخته شده است:
احساس - به نظر رسیدن: sahē، sahist، saheš
چشمداشت، انتظار: sahēd، sahistan
دلخواه، نیکو: sahišn، sahīgīh، sahīgtar
معنی: فرنام ( لقب ) سَرو -
صاف، درست، راست، بلند، بالا - حس درون، باطن، سرشت، ناخودآگاه، وَحی، الهام، دریافتن
( ( واژه سَهی به واژه انگلیسی "see: دیدن" راه یافته است!
واژه عربی "صحیح" هم از واژه "سَهی" گرفته شده هست، هنوز هم در سانسکریت و هندی کاربرد دارد:
هندی: سَهی ( sahee ) >>> सही ) )
شِن: پسوند نسبت و دارندگی اوستایی و پارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک )
مانند: بُندَهِشن ( آفرینش ) ، گُمیزِشن ( آمیزش ) ، ویچَرِشن ( گزینش )
چند کلمه دیگر که امروزه ن پایانی یا مصدری را از دست دادند:
رَوِشِن ( روش ) ، دَهِشِن ( دهش ) ، گوارِشِن ( گوارش )
برپایه یَسن ۹ تا ۱۱ اوستا: هنگامی که زرتشت به هَمپُرسِگی ( دیدار ) اهورامزدا می رسد به آن سَهِش ( الهام ) می شود و به گفتگو با اهورامزدا می پردازد!
.
معنی: درستی و راستی ( اَشا ) ، صداقت و درستکاری -
احساس، دریافت، انگاره، الهام شده، به دل افکنده -
نمود ( نمایان ) ، دیدن ( بینی ) ، به نظر رسیدن، جلوه کردن، مشهود گشتن، گمانه زنی، گویی، انگاری ( انگار ) ، پنداشتن -
انتظار، توقع، چشمداشت، نگر ورزی! -
میل، دلخواه، پسند، نیکو، خوشایند ( خوشم میاد! ) ، دلچسب، دلنشین، دلپذیر، خوشگوار
در نوشته های پهلوی:
به نظر رسیدن ( دیدن ) : sahē
کارنامه اردشیر بابکان، فرگرد ( فصل ) دوم، بند19:
ardawān az ān dušxwār sahist ud pas az ān ardaxšīr nē hišt ō asp nišast
معنی: اردوان از آن دشوار سَهِست ( او را دشوار به نظر رسید، او را گران آمد ) و پس از آن، اردشیر نِهِشت ( نگذاشت ) به اسب نشیند
چشمداشت، انتظار: sahēd
اندرز واژه ای چند از آذرباد مِهراَسپَندان، بند39:
har čē - tān pad xwēš - tan nē nēk sahēd abāg any kas ma kunēd
معنی: هر چه برای خودتان نیک به نظر نمی رسد، با دگر کس مَکنید
دلخواه: sahišn
مینوی خرد، فرگرد ( فصل ) بیست و شیش، بند74:
pad ān ī frārōn kām ō ān ī xwēš sahišn
معنی: به آرزوی درست بنابر پسند ( دلخواه ) خویش

منابع• https://www.parsigdatabase.com/• https://www.parsigdatabase.com/surf?lang=Fa• https://www.parsigdatabase.com/search?lang=Fa
سها یعنی ستاره ایی که با امدنش همه جا رو پرنور و زیبا میکند
خدایا شکرت به خاطر داشتن همچین ستاره ایی 😍
معنی اسم من :یک ستاره کم نور که در دب اکبر قرار داد است .
وبعضی یا منو ضحا صدا می زنند
معنیش ستاره هست اسم خوبیه تو دنیا اسم سها ۵۵۷۲است
سها نامی پارسی به معنی حس کننده است.
در پارسی سهیدن به معنی احساس کردن است و سها اسم فاعل از مصدر سهیدن است.
سهاــــــــــــــــ saha، soha
که به معنی ستاره ای در دبه اکبر میدرخشد
که ریشه عربی داره و دو تلفظ داره
saha. soha
و مورد تایید ثبت احوال هستش
و یک اسمه خاص شناخته شده
سها معنی
یک ستاره ای که هر ۳۰سال یک بار می آید
هر دو اسم دختر سَها و سُها مورد تایید ثبت احوال هستن . اما سَها ریشه فارسی و سُها ریشه عربی داره . اسم منم سَهاست ولی خیلیا سُها تلفظ میکنن و فکر میکنن سَها اشتباهه !!!
اسم من سَهاست ولی خیلیا سُها میگن در صورتیکه تلفظ درستش سَها هست . سُها ریشه عربی و سَها ریشه فارسی داره !
اسم من سَها هست . خیلیا منو سُها صدا میکنن در صورتی که تلفظ درستش سَها هست و با هم فرق میکنن ! سُها ریشه عربی و سَها ریشه فارسی داره ( :
اسم سُها و سَها با هم فرق میکنن ! خیلیا منو سُها صدا میکنن در صورتی که تلفظ درست اسم من سَها هست . سُها ریشه عربی و سَها ریشه فارسی داره ( :
تلفظش چجوری درسته؟ سَها یا سُها؟ اگه دومی درسته یعنی اسم سَها نداریم اصن؟
سها : سها saha سها ( عربی ) نام کوچکترین ستاره ی دب اصغر که در قدیم چشم پزشکان از آن برای آزمون صحت بینایی استفاده می کردند .
سها به معنی آخرین ستاره ای که غروب میکنه هم یاد میشه
سها ، نام ستاره ای دور در دب اصغر است و به دلیل دور بودن آن ، ما نور کمی از آن را می بینیم
سها نام ستاره ی پر نوری است که بخاطر دور بودن آن کم نور به نظر می آید که وسط دب اکبر هست و دختر ستاره سهیل است ومن نامم را خیلی دوست دارم نام پدرمن سهیل است
سُها کم نورترین ستاره آسمان ( دب اصغر )
سَها پرنورترین ستاره آسمان ( دب اکبر )
اسم پسر من سَها ست وازینکه این اسم خاص انتخاب کردم خیلی راضیم
سها اسم رایجی نیست ، به همین بابت اسمم تنها چیزیه که بیشتر از هرچیز دوسش دارم ، سها نه فقط یه ستاره بلکه یه سنبله ، سنبل مهر ، سنبل امید ، سنبل نور و البته سنبل خدا ، سها بینظیر ترین اسمیه که میتونم داشته باشم
اسم سها ریشه عربی داره و معنای خیلی زیبایی هم داره مثل دست نیافتنی دختری دارای زیبایی های درونی نوری در تاریکی نشانه امید الهه عشق و زیبایی و همچنین در شاهنامه اسم همسر ایرج یکی از پادشاه های ایران است .
علاوه بر اینکه اسم ستاره هست اسمی هست که در شاهنامه هم امده و به گمان نام مادربزرگ زال است
جرئیات کشف جسد"سها"دختر کوه نورد از زبان دادستانی
مشخصات جسد، مکان کشف و البسه با خانم سها رضانژاد مطابقت دارد اما احراز هویت نهایی با کمک خانواده متوفی و تشخیص پزشکی قانونی انجام می شود.
دادستان عمومی و انقلاب کردکوی در غرب استان گلستان از پیدا شدن پیکر بی جان دختر کوهنورد مفقود شده شده اهل کرج در ارتفاعات جهان نمای این شهرستان خبر داد و گفت: جسد وی برای یافتن علت و زمان دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
...
[مشاهده متن کامل]

محمد صادق اسماعیل زاده در گفتگو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: صبح امروز جمعه و با تلاش گروه جستجوی هلال احمر استان گلستان جسدی با البسه شبیه کوهنورد گم شده در قسمت پایین یکی از پرتگاه های ارتفاعات جهان نما کشف شد.
وی گفت: از آنجا که محل سقوط در محدوده محل مفقود شدن سها رضانژاد دختر ۲۷ ساله و کوهنورد غیربومی است؛ ظن قوی بر تعلق جسد به این بانوی کرجی دلالت دارد که بیستم تیرماه گذشته در همین مکان مفقود شد.
وی در پاسخ به خبرنگار ایرنا مبنی بر وضعیت ظاهری جسد گفت: به سبب طی زمان نسبتا طولانی چهره متوفی قابل تشخیص نیست ضمن اینکه برای اظهار نظر در خصوص وجود آثار ضرب و جرح نیازمند بررسی دقیق کارشناسی توسط پزشکی قانونی هستیم.
دادستان کردکوی تصریح کرد: مشخصات جسد، مکان کشف و البسه با خانم سها رضانژاد مطابقت دارد اما احراز هویت نهایی با کمک خانواده متوفی و تشخیص پزشکی قانونی انجام می شود.
اسماعیل زاده با بیان این که نیروهای زبده پلیس آگاهی به منطقه عزیمت کرده و کار تخصصی خود را در مرحله جدید ( پس از کشف جسد ) آغاز کرده اند، گفت: پس از بررسی های بیشتر و تکمیلی جزییات اطلاع رسانی خواهد شد اما آنچه که تاکنون از شواهد و قراین پیداست؛ سقوط کوهنورد از ارتفاع علت مرگ است ولی جزییات بیشتر نیازمند مطالعه کالبدشناسی و بررسی دقیق و تخصصی میدانی صحنه فوت است.
به گزارش ایرنا؛ پیش از این مسوولان محلی گفته بودند یک گروه کوهنورد که سها رضا نژاد اهل کرج هم عضو آن بود؛ باوجود ممنوعیت حضور در مناطق گردشگری و جنگلی کردکوی بخاطر محدودیت های کرونا در منطقه حضور یافتند که متعاقب آن برای آنها حادثه رخ داد.
شهرستان کردکوی در ۳۰ کیلومتری غرب گرگان واقع و ارتفاعات سردسیر جنگلی آن علاوه بر چشم اندازهای زیبا به دریای خزر هم مشرف است که برای گردشگران جذابیت بیشتری ایجاد می کند.

سها یک ستاره کوچک در دب اکبر که برای شناسایی قوت چشم هست. سها اسم قشنگیه
اسم دختر بزرگم سنابه معنی روشنایی و اسم دختر کوچکم سها به معنی ستاره کوچک هست، اسم های کوتاه را بیشتر دوست دارم تااسمهایی که خیلی آب و تاب دارن.
سُها یعنی فروغی در تاریکی مطلق. و همچنان به معنای سوار بر اسب هم آمده است. چون دو ستاره ی سُها و عناق بسیار نزدیک هم هستند. سُها سوار و عناق اسب هستش.
و همچنان سُها نماد امید است.
سُها ستارهء پرنوری هست اما بخاطر دوری از زمین نور کمی از آن به زمین میرسد. و طوری به نظر میاد که کم نوره. در حالیکه نور ستاره ی سُها ١٢ براره خورشیده.
...
[مشاهده متن کامل]

در کل اسم سُها یه اسم عالی یه. و در آیین قدیم هم به عنوان الههء عشق و زیبایی ازش نام بردن.

تا حالا نشنیده بودم اسم خیلی قشنگیه ولی من ترجیح میدم چون با ضمه خونده میشه و ریشه عربی داره اسم اصیل ایرانی انتخاب کنم جدای از این ک خیلی خوشم اومد با فتحه زیاد جذاب نیست همون سوها . سها قشنگتره بنظرم
سها یعنی دست نیافتنی و انتهای آسمان
هر دو اسم سَها و سُها درست هستند و مورد تایید ثبتاحوال هم هستن.
منتهی همونطور که گفته شده سُها نام ستاره ای در دب اصغر هست و سَها که ریشه اش ( سرو سها یا سرو سهی ) هست به معنی سر بلند و آزاده هست
همینطور سَها اسم فارسیه و ریشه فارسی داره و سُها ریشه عربی داره
خداوند بزرگ را شاکرم که دخترم سها جان سالم و سلامت است. همان طور که سها یکی از فرشتگان بهشت خداست. همه ی بچه ها هم فرشته های خدا هستند. . . . قدر این زیباییهای خدا رو بدونیم.
سهاالهه عشق وزیبایی درآیین میترا
سها یعنی همه چیز. از خداوند متعال بی نهایت سپاسگزارم یه دختر خوب و سالم داده بهم. 😘
اسم دخترم سهاست، دلبره و جذاب ، هزار ماشاء الله . اسم ستاره ای ست که در قدیم عیار بینایی سنجی بوده.
سها یعنی همه چیز
خداوند بزرگ را شاکرم بخاطر همه چیز
دخترم سها به سلامت به دنیا اومد.

اسم دخترم گذاشتم سهاچون واقعامثل اسمش زیباوکوچک است اسم پسرم سهیل همان طورکه
درآسمان خواهربرادرهستن روزمینم خواهربرادرشدن
یعنی دست نبافتنی، انتهای آسمان
ستاره خدا ، اسم یکی از فرشتگان بهشت، ستاره دنباله دار، لقب مادر امام رضا، ستاره کوچکی در آسمان هفتم
سها ستاره کوچک و کم نور است که در اسمان هفتم وجود دار
واقعا اسم سها خوب نام است

سها ینی ستاره چون معنی عربیش میشه نجم که به معنای ستاره هستش

سها ینی آسمان
نام زیبا وپر معنی میباشد
سها ستاره ای که الهه عشق و زیبایی است
به نظرم سها _ ضحا خیلی اسمای قشنگی هستن
و از لحاظ معنی هم خیلی بهم میان
اگر دختر دار شم
اسمشونو
سها _ ضحا
میزارم 😍
اسم سها رو از، نوجوانی، دوست داشتم، و درنهایت اسمش رو گذاشتم سها . بسیار عاقل و مدیره مسئولیت پذیر، و دلبر، و شاکرم خدارو بخاطرش
نام سها به جز معنی ستاره از القاب مادر امام رضا ع میباشد
من هیشه ارزو داشتم اسمم سوها باشد والان تصمیم گرفتم وقتی بچه دار بشم اسم دخترم سها هستش اسم سها به معنای ستاره کوچک

سها ینی نوری درتاریکی
سها، در اصل کلمه سهی در زبان عربیه که الف منادای فارسی بهش چسبیده
از نظر لغوی به معنی کم فروغ
در نجوم ستاره ای که دیدنش بصیرت میخواهد
سها دختری که زیباییهای درونی دارد

اسم قشنگیه از چند نفر شنیدم
مورد تایید ثبت احوال هم هست فقط معنیش به معنای بلند ( سربلند ) ، صفت درخت سرو درسته؟
مانند ماه
نام دختر به معنی دختر کوچک نشأت گرفته از ستاره سها یا سهی که ستاره کوچکی در دب اکبر و خواهر سهیل میباشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٩)

بپرس