سیمینه

/simine/

مترادف سیمینه: سیمین، نقره ای، ساخته شده از نقره

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

سیمینه. [ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، اِ مرکب ) منسوب به سیم. سیمین. ساخته از سیم : ایدون گویند که چون قتیبه بیکند را بگشاد چندان زرینه و سیمینه ازآن زنان یافت که اندازه نبود. ( ترجمه تاریخ طبری بلعمی ). و اندر خزینه مال نماند از زر و سیم که همه بکار برده و داده شد و دست فراکردند اندر اوانی فروختن و زرینه و سیمینه درم و دینار زدن. ( تاریخ سیستان ). بی اندازه مال از زرینه و سیمینه. ( تاریخ بیهقی ).
ز روئینه آلت بخروارها
ز سیمینه چندان که انبارها.
اسدی.
رجوع به سیم و سیمی شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به سیم ۱ - نقره یی ساخته از سیم . یا سیمین صولجان . هلال ماه نو . یا سیمین قواره . ماه قمر . ۲ - سفید روشن . ۳ - خوب ظریف .
منسوب به سیم . سیمین . ساخته از سیم

فرهنگ معین

(نَ یا نِ ) (ص نسب . ) نک سیمین .

دانشنامه عمومی

سیمینه شهری است در بخش سیمینهٔ شهرستان بوکان استان آذربایجان غربی ایران.
نام شهر سیمینه از رودخانهٔ سیمینه رود گرفته شده است. نام قبلی سیمینه، قره موسالی بوده و ساکنان آن ترک زبان بوده اند که بعد از مهاجرت کردزبانان به این منطقه، فرهنگ کردی در آنجا غالب گشته است. سیمینه بین شهرهای بوکان و میاندوآب قرار گرفته است، و جادهٔ ترانزیتی از وسط آن عبور و شهر را به دو نیمهٔ شرقی و غربی تقسیم می کند؛ ضمن اینکه عبور رودخانهٔ سیمینه رود از ضلع غربی شهر نمای خاصی به شهر به ویژه در فصل بارندگی بخشیده است.
از جمله جاذبه های شهر، علاوه بر رودخانهٔ سیمینه رود، پارک شهر واقع بر روی تپهٔ منبع آب شرب سابق شهر می باشد، و نیز کوه های ساری بابا و بدری در سمت جنوب شرق و شرق شهر از زیبایی های شهر به شمار می روند.
در سال ۱۳۸۵ خورشیدی شهر سیمینه با جمعیت هزار نفر کم جمعیت ترین شهر استان آذربایجان غربی بود. در سال ۱۳۸۲ شهرداری در آن دایر گردید. [ ۱]
عکس سیمینه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

سیمینه همان سیمین است اما در اهنگ و خوانش تفاوت های اهنگین تری دارد ، سیم، سیمین نام های قدیمی پارسی هستند.

بپرس