شامان

فرهنگ اسم ها

اسم: شامان (دختر) (هندی) (تلفظ: šāmān) (فارسی: شامان) (انگلیسی: shaman)
معنی: اندازه و پیمانه، ( اَعلام ) نام دهی در شهرستان دامغان، نام دهی در شهر دامغان
برچسب ها: اسم، اسم با ش، اسم دختر، اسم هندی

لغت نامه دهخدا

شامان.( اِ ) اندازه و پیمانه. ( ناظم الاطباء ) ( اشتینگاس ).

شامان. ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان دامغان. 215 تن سکنه دارد آب آن از چشمه علی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

دانشنامه عمومی

پیشنهاد کاربران

شامان یا شومان نان اصلی شیطان رجیم یا ابلیس است ، ،
جادوگری ، سحر ، پلشتی ، رقص ، دعانویسی ، جن گیری ، مدر سوخته بازی، منحرف کردن انسان ها ، ، دکان بازی از کارهای شامان ، وشامان ها که ازیاران شیطان بوده اسا
شامان : /šāmān/ شامان 1 - اندازه و پیمانه؛ 2 - ( اَعلام ) نام دهی در شهرستان دامغان.
دوست عزیز مغولان مغول هستند و مغولی صحبت میکنند مغولان ترکزبان دیگه چه سیقه ای هست مثل اینکه بگی آلمانی های روس زبان یا فارس های فرانسوی زبان یا چینی ها آلمانی زبان
محققین درباره مفهوم شامان که شمن نیز تلفظ می شود ، نظریات مختلفی بیان کرده اند که تقریبا مشابهند . الیاده محقق مشهور معاصررومانی الاصل امریکایی می نویسد که شامانیسم یک پدیده جادویی - مذهبی است که در آسیای مرکزی و شمالی بقایای آن را بیش از مناطق دیگر مشاهده می کنیم . واژه شامان از اصطلاح تونگوزی گرفته شده است . ولی ریشه آن از کلمه پالی سامانا یا سمنه که سانسکریت آن شرامانا یا سرمنه است ، گرفته شده . روحانیون بودایی را نیز در قدیم سمن می نامیدند . این مقام در بین سغدیان و در بین مغولان ترک زبان سیبری قام یا کام است . در بعضی از قبایل سیبری مانند بوریات شامانهای ساحر را قره کام یا شامان سیاه ، و دیگر شامانها را آق کام یا شامان سفید می نامند و معتقدند که گروه اول با شیاطین و ارواح شرور و گروه دوم با خدایان در ارتباطند .
...
[مشاهده متن کامل]

هرمانس محقق آلمانی که سالهای متمادی در بین این قبایل زیسته است ، می نویسد که سغدیان به راهبان بودایی سامان می گفتند و توکارهای ایندوگرمنی که در جنوب روسیه و شمال ایران می زیسته اند شامانها را به نام سامانه می شناختند که از شرامانه سانسکریت مشتق شده است . تونگوزها معتقدند نیاکانشان این ساحران را در ایام قدیم از خارج وام گرفته اند تا ارواح مردگانشان را به آن دنیا هدایت کنند . به گفته هرمانس در بین تونگوزها شامانهای مختلف وجود دارند . برای مثال پوچون سامان کاهن قربانی است و تاسامان رابطه با ارواح دارد . گاهی هر تاسامانی دارای چهار مددکار پوچون است که به کمک آنها عمل قربانی را انجام می دهد . شامان واقعی که چون شامانهای تبتی است آمباسامان نامیده می شود .
هالیفاکس دکتر مردم شناس امریکایی می نویسد که در بین تونگوزهای جنوبی سه درجه شامان یافت می شود ، سیور کوسامان که فقط شکارگر است ، نیمه مانتی سامان که وظیفه هدایت روح مرده به دنیای دیگر را به عهده دارد . این دسته تونگوزها به Golde مشهورند .
راجر استاد امریکایی می نویسد که مونث این واژه شامانکه است . افرادی را که دارای مشخصات شامانها هستند در ادبیات غرب مدیسین من ( حکیم - ساحر ) ویا ویچ داکتر می نامند که کلمه ویچ معمولا برای ساحره بکار برده می شود .
هارنر محقق و استاد مردم شناس امریکایی ، که خود به تجربه شامانی پرداخته و حتی تعلیم می دهد ، معتقد است که اصطلاح واقعی تونگوزی برای این مقام شه مان بوده است .

بپرس