شیناب

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

شیناب. ( اِ ) شنا. ( یادداشت مؤلف ). شنا و آب ورزی. ( برهان ) ( آنندراج ). آب ورزی باشد و آنرا شنا، شناب و شناه نیز خوانند. ( فرهنگ جهانگیری ). شناوری و سباحت. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شنا شود. || سعی و کوشش و جد و جهد. ( ناظم الاطباء ). || محنت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) حرکت انسان یا جانور بر روی آب به وسیله تحرک بازوان و پاها سبحت .

پیشنهاد کاربران

بپرس