طریق خراسان

لغت نامه دهخدا

طریق خراسان. [ طَ ق ِ خ ُ ] ( اِخ ) ولایتی معتبر است ( از عراق عرب ) و شهرش قصبه بعقوبا و آن را دختری از تخم کسری قوبانام ساخت و بیعت ( بیعة ) قوبا خواند، به مرور زمان بعقوبا شد. بر کنار آب نهروان است وجویی از آن در میان شهر میگذرد و تمامت دیه ها بر آن نهر زراعت میکنند، باغستان و نخلستان بسیار دارد، نارنج و ترنج بیشمار میباشد، چنانچه سیصد و چهارصد نارنج به یک درهم میدهند. هوای آن مانند بغداد است ، اما بسبب بسیاری نخلستان به عفونت مایل است و شهرهای باجسران و شهر ابان که دختری ابان نام از تخم کسری ساخت و اعمال طابق و مهرود از توابع آن عمل است و آن اعمال هشتاد پاره دیه است ، حقوق دیوانی آن شانزده تومان و چهار هزار دینار در دفتر مثبت است. ( نزهةالقلوب چ اروپا ص 42 ). و رجوع به فهرست تجارب الامم ج 2 شود.

فرهنگ فارسی

( طریق خراسان ) ولایتی معتبر است و شهرش قصبه یعقوبا و آن را دختری از تخم کسری قوبا نام ساخت و بیعت قوبا خواند به مرور زمان بعقو باشد بر کنار آب نهروان است و جویی از آن در میان شهر می گذرد و تمات دیها بر آن نهر زارعت می کنند .

پیشنهاد کاربران

بپرس