طهمورث

/tahmures/

معنی انگلیسی:
tahmouress

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

طهمورث. [ طَ رِ ] ( اِخ ) نام پادشاهی بود از نبیره های هوشنگ. گویند ابلیس را مرکوب ساخته بود و سوار میشد و مدت پادشاهی او را بعضی سی سال و بعضی هزار سال نوشته اند. ( برهان ). قهندز مرو را او کرده است. ( حدود العالم ص 58 ). وی سومین پادشاه از طبقه پیشدادیان و لقب او زیناوند است یعنی شاکی السلاح ( یعنی مرد باسلاح و چست و چابک ). ( مفاتیح العلوم خوارزمی ). نسب او را به دو روایت نوشته اند، بعضی گفته اند: طهمورث بن ابونجهان بن اینکهدبن هوشهنگ. و بعضی گفته اند: طهمورث بن ایونجهان بن انکهدبن اینکهدبن اشکهندبن هوشهنگ. چنانکه بروایت اول به سه پدر با هوشنگ میرود و بروایت دوم ، پنجم پدر او هوشهنگ است اما موافقند بر آنکه ولی عهد هوشهنگ بود و هوشهنگ چندان بزیست که در عهد او چهل سال پادشاهی همه جهان کرد. و طهمورث پیش از آنکه شاه شد همه در جنگ متمردان و دیوان بود، و او را دیوبند گفتندی. ( از فارسنامه ابن البلخی ص 10 ). وی پادشاهی بود با علم و عدل و در روزگار او هیچکس بقوت او نبود و طاعت ایزدی عزّ ذکره نیکو داشتی و در دادگستری ومراعات اهل صلاح و قمع مفسدان سیرت جدّش هوشنگ سپردی. و آثار او آن است که اول کسی او بود که خط پارسی نهاد و زینت پادشاهان ساخت از اسبان برنشستن و بارها بر چهارپایان نهادن و اشکرها ازبهر نخجیر به دست آوردن و از پشم و موی جامه و فرش ساختن. و کهندز مرو اوبنا کرده است و در اصفهان همچنین دو بناء قدیم است که از آثار اوست : یکی مهرین که امروز ناحیتی را بدان بازمیخوانند، دویم سارویه و اکنون اصفهانیان آن را هفت ملکه گویند که بناء آن در میان شهرستان اصفهان مانده است و در میان آبیست شیرین و خوش که هیچکس نداندکه منبع آن از کجاست و رکن الدوله خمارتکین سر آن بنا را بکند و بر آن کوشکی ساخت. و در روزگار طهمورث بت پرستی آغاز شد و سبب آن بود که وبائی عظیم پدید آمدپس هرکه را عزیزی کناره میشد صورتی میساخت مانند اوتا بدیدار او خرسند میگشت ، پس این معنی عادت و مستمر شد و فرزندان که آن را از مادر و پدر می دیدند به روزگار آن را همچون سنتی داشتندی و چنان شد که بتان را پرستش کردند و گفتند که ایشان شفیعان مااند بخدای عزوجل و این معنی ببلاد هند بیشتر بود و همچنین پارسیان گفته اند که : آغاز روزه داشتن هم از روزگار او بودو سبب آن بود که در آن ایام قحطی سخت عظیم بود، پس کسانی که منعم تر بودند درویشان را میداشتند و از دو بار طعام و غذا خوردن با یک بار کردند و یک بار بدرویشان دادند. و این مانند عبادتی بود. پس چون پیغمبران مرسل علیهم السلام بیامدند آن را فرض کردند بفرمان ایزدی عز ذکره و ازبهر تخفیف بندگان را سال بسال بفرمودند و بروزی چند شمرد در هر ملتی تعیین افتاد. و سی سال پادشاهی همه جهان کرد و در پادشاهی کناره شد و نسل نداشت و پادشاهی ببرادرش رسید. ( فارسنامه ابن البلخی ص 28-29 ). و نیز رجوع به ص 145، 125، 63 فارسنامه ابن البلخی شود. و در حبیب السیر آورده که طهمورث بروایت بعضی از مورخان پسر صلبی هوشنگ است و زمره ای را اعتقاد آنکه پسرزاده اوست... و از گفتار صاحب متون الاخبار نقل کرده که : طهمورث در اقالیم سبعه رایت سلطنت برافراخت... و از قول صاحب تاریخ معجم گوید که :طهمورث از کرم ابریشمی استخراج کرد و به الهام الهی معلوم ِ او شد که خورش او برگ توت است. و هم از تاریخ جعفری آورده که مدت حیات طهمورث هشتصد سال و مدت پادشاهی وی به قول طبری چهارصد سال بوده است. ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 177 ). و پورداود در ج 2 یشتها از ادبیات مزدیسنا راجع بطهمورث چنین آورده است : طهمورث ( در فقره رام یشت )، در کتب تواریخ راجع به تهمورث روایات مختلف ذکر شده بطوری که نمیتوان میان آنها الفتی داد، مثلاً طبری و پس از او تقریباً همه مورخین نوشته اند که : در عهد طهمورث بوداسف ظهور کرد که مذهب صابئین آورد، همچنین غالباً نوشته اند که : در عهد طهمورث طوفان به وقوع پیوست و این پادشاه کتب را در اصفهان بزیر خاک پنهان کرد تا از آسیب طوفان محفوظ ماند.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان خسرو آباد شهرستان بیجار در ۲۴ کیلومتری جنوب بیجار نزدیک کوه سنگ پا : تپه ماهور و سردسیر : ۴۷٠ تن سکنه : آب از چشمه : محصول غلات انگور لبنیات : شغل زراعت و گله داری : قالیچه گلیم و جاجیم بافی .
نام پادشاهی بود از نبیره های هوشنگ گویند ابلیس را مرکوب ساخته بود و سوار میشد و مدت پادشاهی او را بعضی سی سال و بعضی هزار سال نوشته اند .

دانشنامه آزاد فارسی

طَهْمورِث
(یا: تَهمورِث) معروف به دیوبند و زیناوند، بنا بر اَوِستا ، پسر وَیوَنگهان و سومین شاه پیشدادی . فردوسی در شاهنامه او را پسر هوشَنگ می داند. به روایت شاهنامۀ فردوسی ، طَهمورِث پس از هوشنگ به پادشاهی رسید. پشم و موی گوسفند و دیگر چهارپایان کوچک را برید و به مردم خود رشتن و بافتن را آموخت . همچنین، ماکیان را خانگی کرد. وزیر طهمورث خردمندی به نام شهرَسپ بود که کارها را نظام بخشید. در رام یَشت، از اَوِستای متأخر می خوانیم که طهمورث زیناوند از فرشتۀ هوا خواست که او را بر همۀ مردمان ، دیوان ، جادوان و پریان چیره کند. طهمورث دو گروه از ایشان را به بند کشید. برخی از دیوان که درمانده و خسته شده بودند زنهار خواستند و نوشتن سی نوع خط را به طهمورث آموختند. او اهریمن را به پیکر اسب درآورد و تا انتهای زمین سواری کرد. طهمورث پس از سی سال فرمانروایی درگذشت . مدت فرمانروایی طهمورث را ۴۰۰ سال و ۱۰۰۰ سال نیز نوشته اند. فرانَک، مادر فریدون و آبتین را از نسل طهمورث می داند.

پیشنهاد کاربران

احتمالا "طهمورث" در اصل" تهمورس" بوده و "تهمورس" هم در اصل" تهم مرز" بوده است. "تهم" به معنای بزرگ و فراخ است "مرز" هم به معنای سرزمین و کشور است بنا بر این، " تهم مرز" یعنی: کسی که سرزمین بزرگی دارد.
به رستم هم تهمتن می گفتند یعنی کسی که تن و پیکر بزرگی دار
امثال این تیمور میان از زبان ترک ها چرندیات مینویسن که کینه بین مردم ایران بکارن وگرنه هر بی سوادی میدونه قدمت شاهنامه هزار ساله
طهمورث:همان تیموراس است که در زبان گرجی هم کاربرد داره و از تیمور برلاس تشکیل شده امیر تیمور از قبیله برلاس بوده است شاهنامه به لهجه تهرانی سروده شده و قدمتش هم به اندازه لهجه فارسی تهرانی است بنابراین تعجبی نداره این اسم در آن به کار رفته باشه
نوشتن طهمورث بصورت تهمورث دقیق نیست زیرا حرف ( ( طه ) ) معرفی کننده ( ( خط نوشتاری فارسی ) ) است وکلمه pag= به معنی صفحه کاغذ، یا پاپیروس= به معنی کاغذ روکش سیگار، و پَته = به عنوان کاغذوپیج تراکنش، یا کاغذ نوشته شده و قوم پارت= به معنی قوم پایه گذار روش نوشتن ، حکایت ازآن دارد که ( ( طه ) ) = نوشتن خط
...
[مشاهده متن کامل]

بنابراین ( ( طهمورث ) ) = ( ( اولین مخترع خط ) ) که مقام او ازهمه شاهان اساطیری بالاتراست. البته پارت مجموعه ای ازاقوام ایرانی را دربرمی گیردو ارث پدر قوم خاصی نیست

طهمورث از دوهجا تشکیل یافته : الف : طه= یعنی تَه، که مجازاً یعنی آخرین وبهترین هرچیزی. ب: مورث= موروث، میراث. بنابراین طهمورث = کسی که ماترک او بهترین میراث او ( یعنی خط نوشتن و کتابت ) برای بشر بوده است
...
[مشاهده متن کامل]
وطهمورث به زبان امروزی یعنی پادشاه وسلطان سوادآموزی. برای رفع شائبه باید گفت که راه اثبات این مدعا این است که ارث معنی نشانه را می دهد وبین ارث و وصیتنامه یک رابطه ی معناداریست که قلم وکاغذ ونوشتن وصیت بهترین شهودند وابداع الفبا، پدر همه شواهد جهان است. وطهمورث بخاطر ابداع خط بهترین میراث گذار جهان است. ازطرفی در زبان باستانی اِرث معنی نوشتن ( وصیت ) می دهدولی به مرور زمان ارث را مردم به مال وثروت تفسیر وتبدیل نموده اند

در اوستا " تهم اروپی " ، در پارسی " تهمورس" و به ریخت تازی " طهمورث " شده است

بپرس