ظاهرسازی

/zAhersAzi/

مترادف ظاهرسازی: تصنع، تظاهر، خودآرایی، خودنمایی

برابر پارسی: خودنمایی، نیرنگ بازی، گول زنی

معنی انگلیسی:
simulation, development, histrionic

لغت نامه دهخدا

ظاهرسازی. [ هَِ ] ( حامص مرکب ) عمل ظاهرساز.

فرهنگ فارسی

عمل ظاهر ساز .

فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] (حامص . ) ۱ - وضع یا حالتی غیرواقعی ، تظاهر. ۲ - آراستن و خوب جلوه دادن ظاهر.

فرهنگ عمید

۱. ریاکاری.
۲. حفظ کردن ظاهر

دانشنامه عمومی

ظاهرسازی یا ریا عبارت است از تظاهر کسی به داشتن صفاتی که در واقع آن را ندارد.
ریا کار دارای ظاهر[ نیازمند ابهام زدایی] آراسته و خوش آب و رنگی است که درباطن خود غیر از آن است.
ظاهرسازی عملی است که نیت خالص در آن نیست.
لارشفوکو گوید: «ریا دلیل احترام رذیلت به فضیلت است. »
و گفته اند: اگر فضیلت نبود ریا وجود نداشت زیرا کسی که در نهان با من دشمن است نمی تواند با تظاهر به دوستی مرا بفریبد مگر اینکه من معتقد باشم که صداقت چیزی است که وجود دارد. [ ۱]
عکس ظاهرسازی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

affectation (اسم)
تظاهر، تکبر، وانمود، ناز، ظاهرسازی

pretense (اسم)
تظاهر، ظاهرسازی، بهانه، ادعا، ظاهری، وانمودسازی

simulation (اسم)
تظاهر، وانمود، ظاهرسازی، تشبیه، تقلید، شبیه سازی، تمارض

histrionics (اسم)
ظاهرسازی، نمایش، صحنه سازی، اجراء نمایش

humbuggery (اسم)
ظاهرسازی، فریب، گول زنی

hypocrisy (اسم)
ظاهرسازی، دورویی، عدم خلوص

فارسی به عربی

تصنع

پیشنهاد کاربران

جلوه گری
انسانهای خوبی هستند[ جهان پهلوان تختی]که احکام خداوندرادرمواردمختلف مانند همین موی روی صورت[ریش یاسبیل، ریش وسبیل، فقط ریش بدون سبیل ( اهل تسنن ) ته ریش] رانمیدانسته اندحکم ایشان درپیشگاه پرودگارچیست؟
...
[مشاهده متن کامل]
طبق فرمایش پرودگاردرقران کریم درمورد روزه گرفتن که میفرماید کسی که روزه اش راازروی فراموشی یاندانسته بخوردروزه اش درست است ولی کسی که روزه اش رادانسته وازروی عمدبخوردروزه اش باطل است. نتیجه:خداونداشتباه ندانسته وغیرعمدرامیبخشدولی عمل خلاف شرع. مثل [تراشیدن ریش وسبیل راباهم باتیغ ازته] وگناه دانسته رانمیبخشدودردنیاواخرت بابت گناه ونافرمانی اش عذاب خواهدکشید.

فرمالیته
ارایش
وانمود
تصنع

بپرس