عاشق

/~ASeq/

مترادف عاشق: دلباخته، دلداده، سودازده، شیدا، شیفته، عشیق، مفتون، نوازنده

متضاد عاشق: معشوق

برابر پارسی: دلباخته، شیفته، واله، شیدا، بیدل، پاکباز، دل باخته، دل داده، دلشده

معنی انگلیسی:
amorous, lover, swain, fond

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

عاشق. [ ش ِ ] ( ع ص ) عشق آرنده. ج ، عُشّاق. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ). آنکه در دوستی کسی یا چیزی به نهایت رسیده باشد. دل شیفته. شیفته دل. دلداده. دلشده. دل سوخته. دلباخته. دل از دست داده. دل از دست رفته : اورا حاسدان و عاشقان خاستند. ( تاریخ بیهقی ص 382 ).
تو هم معشوق و هم عاشق تو هم مطلوب و هم طالب
تو هم منظور و هم ناظر تو هم شاهی و هم دربان.
ناصرخسرو.
عاشقان جان فشان کنند همه
شاهدان کار جان کنند همه.
خاقانی.
بقا دوستان را فنا عاشقان را
من آن عاشقم کز بقا میگریزم.
خاقانی.
عاشقان کشتگان معشوقند
برنیاید ز کشتگان آواز.
سعدی.

عاشق. [ ش ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ترگور بخش سلوانا شهرستان ارومیه واقع در هشت هزارو پانصدگزی شمال باختر سلوانا و چهارهزارو پانصدگزی باختر راه ارابه رو موانا به ارومیه محلی کوهستانی و سردسیر است و 120 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غله و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

آقا محمد اصفهانی شاعر (و. اصفهان ۱۱۱۱ ه.ق./ ۱۶۹۹ م .- ف. اصفهان ۱۱۸۱ ه.ق ./ ۱۷۶۷ م . ). وی از شاعرانی است که در قرن ۱۲ ه. بمخالفت با طرز شاعری قرن دهم و یازدهم - که معروف بسبک هندی است- برخاسته و سبک شاعران قدیم خراسان و عراق را تجدید کرده اند. دیوان غزلیاتش مشهور است و او در غزل پیرو شاعران قرنهای هفتم و هشتم هجریست .
کسی که عشق بورزد، بسیاردوست دارنده، کسی که دیگری رابحدافراطدوست ودلبستگی بچیزی دارد، دلداده، دلبسته، دلباخته، شیفته
( اسم ) ۱ - کسی ک عشق ورزد آن که در دوستی کسی یا چیزی به نهایت رسیده باشد دلباخته شیفته دل جمع عشاق عاشقین . ۲ - دستانسرای دوره گرد نوازنده و سراینده . یا عاشق خشک . عاشق خسیس و بی صدق و صفا . یا عاشق سگ جان . دنیا طلب طالب جهان .
دهی است از دهستان ترگور بخش سلوانا شهرستان رضائیه واقع در هشت هزار و پانصد گزی شمال باختر سلوانا و چهار هزار پانصد گزی باختر راه ارابه رو موانا به رضائیه محلی کوهستانی و سردسیر است و ۱۲٠ تن سکنه دارد .

فرهنگ معین

(ش ) [ ع . ] (اِفا. ) دل داده ، دل باخته . ج . عشاق .

فرهنگ عمید

۱. کسی که دیگری را به حد افراط دوست دارد و یا دل بستگی به چیزی دارد، کسی که عشق می ورزد، دلداده، دلبسته، دلباخته، شیفته.
۲. (تصوف ) سالک یا عارفی که به خدا عشق می ورزد.

گویش مازنی

/aashegh/ عاشق - خواهان ۳شیفته & گوسفندی که پای آن سفید رنگ باشد

واژه نامه بختیاریکا

دل رهده؛ چَینیدِه

دانشنامه عمومی

عاشق (دوراس). عاشق ( به فرانسوی: L'Amant ) ، ( به انگلیسی: The Lover ) عنوان رمانی از مارگریت دوراس نویسنده فرانسوی است که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. این رمان به بسیاری از زبان های دنیا ترجمه شده و جایزه جایزه گنکور را کسب کرده است. این رمان در حقیقت قسمتی از زندگی مارگریت دوراس نویسنده رمان را بیان می کند.
دختر نوجوان فرانسوی الاصل ۱۵ ساله بی پولی با مردی چینی ۲۷ ساله ثروتمند آشنا می شود. دخترک در ۴ سالگی پدرش را از دست داده است و به همراه مادر و دو برادرش در یکی از شهرهای هندوچین زندگی می کنند. برادر بزرگتر، برادر کوچکتر را مورد آزار جنسی قرار می دهد ولی مادر همیشه مدافع برادر دیکتاتور است. دخترک با مرد چینی که عشق بسیار زیادی به او دارد، وارد رابطه خیلی نزدیک می شود. پدر مرد چینی اجازهٔ ازدواج او با دختر جوان را نمی دهد…
بر اساس این رمان فیلمی به نام عاشق در سال ۱۹۹۲ ساخته شده است.
عکس عاشق (دوراس)

عاشق (فیلم ۱۹۶۲). عاشق ( به هندی: Aashiq ) فیلمی محصول سال ۱۹۶۲ و به کارگردانی هریشیکش موکرجی است. در این فیلم بازیگرانی همچون راج کاپور، ناندا، پادمینی، هانی ایرانی، آبی باتاچاریا، لیلا چیتنیس، نانا پالشیکار، آچالا ساچدف ایفای نقش کرده اند.
عکس عاشق (فیلم ۱۹۶۲)

عاشق (فیلم ۱۹۹۲). عاشق ( به انگلیسی: The Lover ) فیلمی فرانسویو اروتیک به کارگردانی ژان ژاک آنو محصول سال ۱۹۹۲ است.
سایگون، سال ۱۹۲۷، دختر فرانسوی پانزده ساله ای ( جین مارچ ) به جوانی چینی ( لونگ ) دل می بندد. اما طبق سنت بومی باید به ازدواجی تعیین شده تن بدهد. جوان تمام قرض های برادر دختر و همین طور هزینهٔ بازگشت او را به فرانسه تأمین می کند. دختر همراه خانواده اش به فرانسه می رود، در حالی که هنوز به جوان علاقه دارد. سال ها بعد که زن نویسندهٔ معروفی شده است، محبوبش تلفن می کند و می گوید هنوز او را دوست دارد. . . .
اقتباسی بر مبنای رمان خود ـ سرگذشت ـ نامه ای دوراس و با صدای ژن مورو به عنوان راوی، در حالی که تا به حال چند نفر دیگر ( رنه کلمان، پیتر بروک، تونی ریچاردسن و آلن رنه ) دست به اقتباس آثار دیگری از دوراس زده اند، کار آنو هیچ توجیه فرهنگی یا حتی تجاری نمی خواهد، فیلم، فقط بیانگر نگاه خاص او است؛ فیلمی پر خرج برای توصیف و کشف عشقی همزمان واقع گرایانه و تغزلی و بدون تکلف.
عکس عاشق (فیلم ۱۹۹۲)

عاشق (فیلم ۲۰۰۱). عاشق ( به هندی: Aashiq ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۱ و به کارگردانی ایندرا کومار است. در این فیلم بازیگرانی همچون بابی دئول، کاریسما کاپور، راهول دو، انوپم کهیر، آنجان سیرواستاو، جانی لور، موکش ریشی، وراجش هیجری ایفای نقش کرده اند.
عکس عاشق (فیلم ۲۰۰۱)

عاشق (فیلم ۲۰۲۳). عاشق ( انگلیسی: Aseq ) فیلم هندی دلهره آور ترسناک هندی - زبان است که در سال ۲۰۲۳ به نمایش گذاشته شد، کارگردانی و نویسندگی این فیلم را ساریم مومین بر عهده داشت که تحت نشان جیو استودیوز ساخته شد. بازیگران اصلی واردان پوری، سونالی سیگال و سیدهانت کاپور هستند. [ ۱] فیلم عاشق در روز ۲۳ ژوئن ۲۰۲۳ از طریق خدمات رسانه اینترنتی جیوسینما به نمایش درآمد.
عکس عاشق (فیلم ۲۰۲۳)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

شیدا

مترادف ها

amorist (اسم)
عاشق پیشه، عاشق، زن باز

lover (اسم)
عاشق، معشوق، معشوقه، فاسق، دوستدار

sparker (اسم)
عاشق، جرقه زن

paramour (اسم)
یار، عاشق، معشوقه، رفیقه، فاسق، موله، مول

swain (اسم)
عاشق، نوکر، جوان روستایی

amorous (صفت)
عاشق، شیفته

loving (صفت)
عاشق، صمیمی، خاطرخواه، دوستدار، با محبت، محبت امیز

fond (صفت)
خواهان، مشتاق، عاشق، شیفته، علاقمند، مایل، خاطرخواه، انس گرفته

lovesome (صفت)
مطبوع، عاشق، محبوب

lovey-dovey (صفت)
عاشق

فارسی به عربی

حبیب

پیشنهاد کاربران

والِهْ
عاشق: کسی که دلباخته ی دیگری شده و احساس وابستگی سختی به او پیدا کرده و نشانه های آن را نمایان می سازد و به دنبال دستیابی به آن است و برای خشنودی او هرکاری می کند و برای دستیابی به او و یا خرسندی اش گاهی تا پای جان پیش می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

( https://www. cnrtl. fr/definition/amoureux )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: میناک meynAk ( پشتو: meynnAk )

واژه عاشق
معادل ابجد 471
تعداد حروف 4
تلفظ 'āšeq
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم، صفت ) [عربی، جمع: عشاق]
مختصات ( ش ) [ ع . ] ( اِفا. )
آواشناسی 'ASeq
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
واژگان مترادف و متضاد
تافته جگر. [ ت َ / ت ِ ج ِ گ َ ] ( ص مرکب ) کنایه از عاشق است. ( برهان ) ( آنندراج ) . عاشق. ( ناظم الاطباء ) . || کسی را گویند که علت دق داشته باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) .
دلسوزی کردن برای کسی ، ترحم و مهربانی کردن نسبت به کسی
افسرده کالبد. [ اَ س ُ دَ / دِ ب َ / ب ُ ] ( ص مرکب ) عاشق . ( آنندراج ) . || آنکه تنش سرد و منجمد باشد.
دل کسی رو میدزده😶
دل شیفته . [ دِ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) عاشق . شیدا : به نصیحتگر دل شیفته می باید گفت برو ای خواجه که این درد به درمان نرود. سعدی .
غاش:عاشق
عاشق به معنای دلباخته هست که برعکس این کلمه می شود قشاع یعنی دردی که درمان ندارد: )
جگرتافته ؛ کنایه از عاشق. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) .
ویاپان که جناب آریابد از آن سخن گفتند به معنای عاشق است نه عشق.
بن مایه: کارنامه اردشیر بابکان
اگی عاشق را بر عکس کنیم قشاع میشود قشاع دردی که درمان ندارد
اِشغ =عشق
اِشغ داده=عاشق
اِشغنده= عاشق
اِشغیده= معشوق
نمونه ها:
یک ) او اِشغیده من است = او معشوق من است.
دو ) من یک اِشغنده هستم = من یک عاشق هستم.
بیدل . . . . شیدا . . . . مجنون . . . . . شیفته . . . . .
کسی که چیزی را یا کسی را تا حد نهایتش دوست دارد.
برده دل
( صفت ) کسی که از شدت عشق دل وی اسیر شده باشد .
دوست داشتن بی نهایت. . ثابت کردن عشق یعنی فدا کردن ارزشها. . . چیزی غیر از خدا لایق عشق نیست فقط تو اشعار عارفان دنبال معنی عشق باشیم
دلسپرده
مجنون به خطوط قرمز
شیفته دل
واله، دل سپرده، دلباخته، دلداده، سودازده، شیدا، شیفته، عشیق، مفتون، نوازنده
کسی که حس عشق را با تمام وجود درک کرده باشد و حاضر به انجام هرکاری برای معشوقش باشد
دلشده
دلبسته
در زبان پهلوی و در متن کارنامه اردشیر پاپکان " ویاپان " و " دوشارم " آمده و هردو به معنای عشق و محبت است .
در اوستا واژه" آرمئیتی" به معنای عشق آمده و " سپنتا آرمئیتی" یعنی عشق پاک.
وله
واله
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس