غاچ

لغت نامه دهخدا

غاچ. ( اِ ) ترک. تراک. شکاف. کافتگی. کفتگی. ترکیدگی. شکافتگی. کافتیدگی. || یک غاچ خربزه ، در تداول عامه ، یک تکه ٔبریده و در تداول خراسان یک الف خربزه نیز گویند.

فرهنگ فارسی

ترک . تراک . شکاف

پیشنهاد کاربران

بپرس