فایض


مترادف فایض: فیاض، فیض رسان، سرشار، لبریز

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

فایض. [ ی ِ ] ( ع ص ) فائض. رجوع به فائض شود.

فرهنگ فارسی

فایض:فیض دهنده، فیض رساننده
( اسم ) ۱ - فرو ریزنده ۲ - فیض دهنده فیض رساننده ۳ - ( اسم ) آبی که پس از پر شدن ظرف یا حوض از اطراف آن فرو ریزد ۴ - ( صفت ) وافر سرشار لبریز .

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . فائض ] ۱ - (اِفا. ) فیض دهنده ، فیض رساننده . ۲ - (اِ. ) آبی که پس از از پُر شدن ظرف از اطراف آن فرو می ریزد.

فرهنگ عمید

۱. فیض دهنده، فیض رسان.
۲. منتشر، ریزان.
۳. (اسم ) [مجاز] بهرۀ پول.

پیشنهاد کاربران

بپرس