ماجان

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

مأجان. ( اِخ ) نهری که از وسط مرو می گذشته است. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

نهری که از وسط مرومی گذشته است

گویش مازنی

/maajaan/ جده، مادر بزرگ مادری - مخفف ماه جهان، نام زن ۳نوعی خطاب فرزندان به نامادری

پیشنهاد کاربران

ماجان نامی دخترانه در زبان مازندرانی است. ماجان در زبان مازندرانی به دو معنی است: ۱. کوتاه شده ی مارجان به معنی مادر جان. ۲. کوتاه شده" ماه جهان"
ماهان و ماج ماه است
چو تو شاه ننشست بر تخت عاج
فروغ از تو گیرد همه مهر و ماج .
فردوسی
و اگر ما جان باشد مام جان به مادر مادر گفته میشود و جان برای احترام نیز گفته می شود
ماجان. ( ا ) ، ( زبان مازنی ) ، مادر بزرگ.

بپرس