واپس کردن

لغت نامه دهخدا

واپس کردن. [ پ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در عقب گذاشتن. پس پشت افکندن. اتباع. ( تاج المصادر بیهقی ) : و گفت [ شیخ ابوالحسن خرقانی ] از خویشتن بگذشتی صراط واپس کردی. ( از تذکرةالاولیاء شیخ عطار ).

فرهنگ فارسی

عقب کشیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس